سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

دو شعر از زنده یاد ، علی حاجی حسینی روغنی ( آژنگ ) :

 

آلاچیق های سوخته 

                         

      [تقدیم به قیصر امین پور ، دوستم.]                              

 

 

 

اینک غروب تهران را

یک صحنه ی جدیدگرفتم .


گفتند فیلم تو شیک است
از "پارک وی" گرفتی
از "زعفرانیه"
از "چالِهَرز"
از "زرگنده"
اما
از کوچه های "درخونگاه"
از "بریانک"
از آن سوی "خزانه ی فلاح"
یک لانگ شات ، نداری .

می­ گویم
آخر مگر ندیدید؟
آن گوشه ی نما
یک شیشه ی شکسته است
یک نونهال زخمی است...
آیا مگر ندیدید
در آن بزرگراهِ سیاه از بیوک و بنز
آن کولیِ جذامیِ اسفند˚دود کن
تریاک کنج غنچه ی لبهای کودکش؟

یک لانگ شات ؛ کات!

 




عاشقانه

جشن خطوط بر کف دستان تو

همچون نگاره هایی چینی است .

قرمز ، سپید ،

با انعطاف کامل و شیرین رنگ ها

با سایه روشن غزل آهنگ رنگ ها

می پرسی از چه خاموشم ؟

اندیشمند منحنی رودخانه ام ؛

این انحنای مرموز

که تا کجا ، کدامین دریا

ره  باز می کند  ؟

اندیشمند این همه مهتابم

وقتی که نیمه شب به هدر می رود .

باد

بر پرده ها به رقصِ کرشمه

بر انهدام این همه تاریکی

بر می خیزد .

گویی نگاره ها به تکان می آیند .

سپید ،

قرمز ،

همسایگان شرقی شب های یکدگر

دستانشان همیشه گزارشگر

آن را که با زبان نتوان گفت

و چشم هایشان موسیقی

در بستر سکوت

از پنجره به کوچه نظر می کنم

بر سنگفرش

قد می کشند باز تن سایه ها

قندیل های شوم سیاهی .

شب است

دستت را

در دست من گذار

بگذار فال عشق ببینم . . .

  

 

 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
راثی پور یکشنبه 12 مهر 1394 ساعت 08:27

جناب اقا مجیدی
بسیار دوست دارم که مقاله ای به این شاعر فقید و زاویه دید و ذهن و زبانش انگاشته شود و البته این از چون شما بر می اید که آشنائی بیشتری با ایشان داشته اید

توکل دوشنبه 6 مهر 1394 ساعت 08:18

فقط می تونم بگم خدا رحمتش کنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد