سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

آرزوی دل/محسن صلاحی راد

بنشینیم و کل شب با هم

حرف‌های تمیز و تر بزنیم

حرف‌ها از فواید خوبی

به‌عبارات تا سحر بزنیم


باز چون وقت کار و بار آید

هر چه گفتیم یادمان برود

شر پدید آید از نهاد همه

خیر با بانگِ الامان برود


خب، عزیزم، کمی تأمل کن!

شاید آن خوب از ابتدا بد بود

شاید آن آرمان توخالی

میلِ پنهانیِ تو را سد بود


تو که جز راستی نمی‌جویی

جرعه‌ای هم‌پیالهٔ ما باش

مکن انکارْ دین مستان را

فارغ از قیل‌وقالِ دنیا باش


مست را راستی جُزین نبوَد

که همه آرزوی دل گوید

نه دروغ آورد که من خوبم

نه ز بالای آب‌وگِل گوید


انتقام و دسیسه را هنری‌ست

ای هنرمرد، اگر که حق خواهی

چند گویی «به خیر و نیکی کوش

تا کنی نامِ خویش افواهی»؟


من دروغ است و هر چه من گوید

جز دروغی در او نمی‌بینم

میل خود را بجوی و آینه شو

تا ببینی هم آن و هم اینم


با تو این گفته سربه‌مُهر خوش است

فاش گفتن همیشه خیر تو نیست

به درونِ من آی و من بگذار

تا ببینی توییّ و غیرِ تو نیست ...




۱۲ خرداد ۱۳۹۵

#محسن_صلاحی_راد 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد