سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

چشمان او/عظیم_زارع


چشمان او

دو کاسه پر از ”هر چه بوده” نیست

مثل دو بمب خالی و خنثای واقعی


دو دلهره

که میشی‌یشان

رفته رفته رفت

پیش‌همند

مثل دو«تنهای» واقعی



مثل دو ”تازه سرد شده”

گرم سردی‌اند


مشتی بدل

که بر تنِ زن‌های واقعی


مثل دو خال کوبی دریاچه بر کویر

دو قطعه از کویر که در چشم‌ساری‌اند 


مثل دوتا جنازه

که یک قرن آزگار

توی دو گور 

بی خبر از هم‌جواری‌اند







نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد