بر ما رقم خطا پرستی همه هست
ناکامی عشق و تنگدستی همه هست
با این همه، در میانه مقصود تویی
جای گله نیست، چون تو هستی همه هست.
اثیر اخسیکتی
درگذشتۂ 609 ق.
●
اثیرالدین اخسیکتی از شاعران قصیدهسرای قرن ششم هجری است. زادگاهش اخسیکت در منطقه فرغانه در شمال رود سیحون بود و در آن روزگار از شهرهای آباد ماوراء النهر بهشمار میرفت. در جوانی از زادگاه خود به خراسان رفت و در مرو و هرات تحصیل کرد و عزم آن داشت که در خراسان به دربار شاهان بزرگ سلجوقی راه یابد، اما حمله غز به خراسان باعث شد که راه نواحی غرب و شمال غرب ایران را در پیش گیرد و در همدان و قهستان و تبریز به مدح غیاثالدین ملکشاه و علاءالدین عربشاه و ارسلان بن طغرل و طغرل بن ارسلان و تعداد دیگری از امرای و وزیران و صدور پرداخت. اثیر با شاعران بزرگ روزگار خود از قبیل خاقانی و نظامی و رشید وطواط و مجیر بیلقانی و ظهیر فاریابی مراودات و معارضات شاعرانه داشت. اثیر خود را با خاقانی مقایسه میکرد و حتی پایه خود را از او برتر میدانست. در امالی امینالدین داستان جالبی در مورد ملاقات این دو شاعر در شهر تبریز نقل شده که گویای احتشام خاقانی و بی سر و سامانی و رندی اثیر است.
●
از اثیر دیوانی شامل 6500 بیت توسط رکنالدین همایونفرخ چاپ شده، اما اشعار شاعر دو برابر این مقدار است. وی اگرچه به قصیدهگویی نام برآورده است، اما غزلها و رباعیات او شور و گیرایی بیشتری دارد. از اثیر 658 رباعی بجای مانده که به اعتبار کمیت و کیفیت آنها، او را باید از رباعیسرایان مهم فارسی در قرن ششم بهشمار آورد. تعداد رباعیات دیوان چاپی، 67 رباعی است!
●
رباعی اثیر در نزهة المجالس به اسم سید شرفالدین مرتضی نقل شده است رباعی در کلیات شمس هم دیده میشود که انتساب آن به مولوی با توجه به درج رباعی در نزهة المجالس کاملاً منتفی است.. در رباعیات سرگردان، دیوان شاعران، منبع قابل اعتمادتری است. البته، حساب رباعیات مولوی و اصولاً دیوان او با دیگر شاعران جداست. بسیاری از رباعیالت موجود در کلیات شمس، شعرهایی است که در متون قدیمی آمده و در مجالس بر زبان مولانا جاری شده و مریدان، به نام خود او ثبت کردهاند.
●
مضمون رباعی را در اشعار دیگران هم میتوان یافت:
اگر هستی شود ـ دور از تو ـ از دست
بحمدالله چو تو هستی، همه هست
تو در دستی، اگر دولت شد از دست
چو تو هستی، همه دولت مرا هست
(نظامی گنجوی)
..
از برای تو در تو دارم دست
چون تو باشی، هر آنچه باید هست
(اوحدی مراغی)
..
گر مرا هیچ نباشد نه به دنیا نه به عقبا
چون تو دارم همه دارم، دگرم هیچ نباید.
(سعدی)
●
منابع:
جُنگ رباعی، ص 290؛ امالی امین الدین، برگ 265؛ نزهة المجالس، ص 536؛ کلیات شمس، ج 8، ص 58؛ خسرو و شیرین، ص 270، 414؛ دیوان اوحدی مراغی، ص 486 (جام جم)؛ کلیات سعدی، ص 511
●●
"چهار خطی"
https://telegram.me/Xatt4