سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

ساعت/ کوروش آقامجیدی





در خواب می دیدم 

با عقربک های مخوف ساعتی قُلدر 

در ارتفاع یک هزار و سیصد و هفتاد و نه متری

در یک بیابان  ـ که به شدت خالی و خشک است  ـ درگیرم :

 یک غول بی شاخ و دم آرام .



من 

در پیچ و تاب جاده ی سی سالگی بودم .

جان ِ جوانی داشتم انگار .



در خواب  می دیدم 

آویخته از عقرب ِ کوچک ، 

با عقرب ِ دوم گلاویزم . 

پاضرب هایم چکشی بر صورت سردش

سیل ِ نفس هایم که می کوبید و می آمد 

و  داشتم می باختم کم کم 

جان ِ جوانم را . 

اما 

آن غول بی شاخ و دم  آرام

جز حرکت  دوّار  عقرب هاش ، خون آلود ،

جز  قرّ و قرّ ِ چرخدنده هاش ، ویرانگر ، 

در دل تکانش هیچ ، آب از آب .



میل دو عقرب سوی هم بود و 

من

هن هن کنان ، ویران ، عرقریزان ،

می خواستم  تقدیر نحسی را بگردانم .

می خواستم آن هر دو را  برهم  بشورانم .

 با یکدگر اما تقرب را دو عقرب سخت 

همداستان بودند . 



در خواب می دیدم

چوبی ، چماقی ، خنجری دارم

گاهی جسورانه 

 یک دو اشارت پیش می رفتم

گاهی 

در صحنه ای دیگر 

از کف سپر انداخته ، مرعوب ،

 طوق ِ طنابی گردنم را بسته بود و من

دنبال زندانبان پیر خویش می رفتم .



□□□□□□

 

برخاستم از خواب

از پنجره ماهِ ذلیلی کورسویی داشت

حال قمر در عقربم ناچار کامل شد !

و گرته برفی را در آیینه

بر روی مو هایم رصد کردم . 

یکباره سردم شد !



            

                    1395 10 06



 

نظرات 2 + ارسال نظر
کوروش آقامجیدی یکشنبه 3 بهمن 1395 ساعت 12:34

سپاس جناب راثی پور. نظر لطف شماست .

راثی پور یکشنبه 3 بهمن 1395 ساعت 11:09

سلام و عرض ادب

تغییرات و تحولاتی که در بینش و ذهن و زبان انسان در گذر ایام ایجاد می شود در نظر من نوعی بیدار شدن از خواب و البته بیدار شدن از خواب غفلت است.درست مثل اینکه با صحنه ای از یک جنگل عمیق و راز آلود مواجه بشویم و بعد هرچه پیش تر برویم متوجه شویم که این درختها و شاخ و برگها دکوری بیش نیستند و در آخر هرجه بود و هست جز صحنه دست ساز برای فریب چشمان ما و ایجاد خطای باصره نمی باشد.

ای بسا آرمانها و آرزو ها والا که با غلبه یافتن واقعیبینی هم ارز رویایی کودکانه قرار نمی گیرد .

مضمون بدین زیبایی با پرداخت شاعرانه و تصویر سازی طنازانه و بازی های زبانی با عقرب و عقربه و تقرب یک کار دست اول و بسیار خواندنی و جذاب را ایجاد کرده است.شاید بتوان گفت بهترین کاریست که تا به حال از شما خوانده ام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد