سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

نمونه های شعر دیروز برای تبرک

چندتن خواب آلود/نیما یوشیج



زردها بی خود قرمز نشدند

قرمزی رنگ نینداخته است

بی خودی بر دیوار.


صبح پیدا شده از آن طرف کوه "ازاکو" اما

"وازانا" پیدا نیست.


گرته ی روشنی مرده ی برفی همه کارش آشوب

بر سر شیشه ی هر پنجره بگرفته قرار؛

وازانا پیدا نیست.


من دلم سخت گرفته است از این

میهمان خانه ی مهمان کش روزش تاریک

که به جان هم، نشناخته انداخته است:

چند تن خواب آلود

چند تن ناهموار

چند تن ناهشیار.


طرح/محمد رضا شفیعی کدکنی



گنجشک، در تمام زمستان

ز اشتیاق

از بس که بهر باغ و بهار انتظار دید

گل های نقش کاشی مسجد را

در نیمه های دی

صبح بهار دید.


در سایه کبود دو انگشت/نادر نادرپور



با بالهای رنگین ، در نور صبحگاه ،

بر گل نشست و عکسش در شبنم اوفتاد :

پنداشت چشمه ای است

سر را درون چشمه فرو برد

 

آنگاه ، وزن پرتو خورشید را

بر کفه ی دو بال خود احساس کرد

شاهین خشکش به تکان آمد

چشمش به روشنایی نا محرم اوفتاد .

 

خود را به خواب زد ،

( گل را به گاهواره بدل کرده بود باد )

از تاب گاهواره و لالایی نسیم

کم کم به خواب رفت .

 

در لحظه ی میان دو خفتن ،

پرواز سایه ای را ـ با لکه های نور ـ

بر گرد گاهواره ی گل دید ،


برخاست تا به نقطه ی دوری سفر کند ،

ترسید

آوار سایه ، تند فرود آمدت

نگذاشت


 

با بالهای رنگین ، بر کاغذی نشست

عکسش بر آن سپیدی لغزنده اوفتاد ،

این بار ، وزن پرتو خورشید را

بر بال خود نیافت :

در سایه ی کبود دو انگشت

سنجاق ، مغز کوچک پروانه را شکافت .



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد