سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

ستاره "دار" می شود/ رحیم رسولی



من یک_ افقی ام 

من ستون جدول خیالی ام

اعتبار خانه های خالی ام 

من خدای مردم زمانه ام

 بی نشانه ام 

پای هرکسی نمی رسد به خانه ام 

هر کسی که با من است 

روشن است 

روز و شب فقط صراط مستقیم می رود

از همان مسیر سابقی که بوده از قدیم می رود 

از قدیم گفته اند 

هرکسی که راست می رود 

هر کجا که خواست می رود 

روبروی او 

"هیچ خانه ای سیاه نیست"

هر چه می کند گناه نیست 

هرکسی که از صراط مستقیم من حذر کند 

خطر کند 

از مسیر دیگری گذر کند 

کله اش به سنگ می خورد 

به سنگ کاسه توالت و ...

عمودی ستاره دار می شود

در جزیره العرب 

وارثان جد خامخوار من 

ابولهب

نفت خام می خورند 

نان وادی السلام می خورند

خانه خدا بهانه است

کعبه نانوایی بزرگ خاورمیانه است

حاجیان 

فرشتگان رحمت خلیفه اند 

کاروان حله ابوحنیفه اند

توبه می کنند و مستطیع می شوند 

از صفا به مروه می روند 

سعی می کنند و از دو سو وسیع می شوند!

درد درزها و چاک ها 

انفجار معده ها و ساک ها 

عاقبت خدای کعبه رستگار می شود 

احتکار می شود 

جزء ثروت سعودی ستاره دار می شود

باز وضع روزگار در هم است 

رنگ و روی زندگی پریده است 

ساعت خدا عقب کشیده است 

آدمی به ابتدای قرن بیستم رسیده است 

باز جنگ و انقلاب و قحطی و گرسنگی

باز اتاق گاز و جوخه های مرگ

اضطراب و وحشت و صدای مرگ

باز هرکسی که از حقوق خود سوال می کند 

انگل و مخل اجتماع خوانده می شود 

از میان جمع رانده می شود 

به حاشیه کشانده می شود 

مثل ابتدای قرن بیستم 

یهودی ستاره دار می شود

باز هرکسی که اهل دانش است

برخلاف آنکسی که اهل ماله و اماله است 

یا به قول بچه های کوچه اهل مالش است

زیر ذره بین گرفته می شود 

زیر ذره بین به نیت اوین گرفته می شود 

یا نمی رود به سوی علم 

یا ورودی ستاره دار می شود 

در چنین شرایطی که مرگ جای زندگی نشسته است 

روزگار خسته است

خوب من چه فرق می کند که من کجایی ام؟

پشم و پیله ام به ریشه کدام ریش بسته است؟

یا که عینک پدربزرگم از کجا شکسته است؟

فکر کن که اهل اورشلیم و سامرا و غزه ام 

یا هراتیم 

یا که مثل نصف مردم جهان دهاتی ام 

هیچ چیزی از گذشته یاد من نمانده است 

ریشه ام گسسته است 

نسل من نه زنگی و نه رومی اند 

نه دفاعی اند و نه هجومی اند 

مشکلی که هست بی خیال می شوند

مشکلی که نیست رفع می کنند!

می خورند و دفع می کنند 

مثل یک توالت عمومی اند

راست یا دروغ چاره ای نمانده است 

فرصت دوباره ای نمانده است 

اهل خانه ی سیاه یا سفید 

دوره قدیم یا جدید 

هرکسی که می کشد نفس در این فضا 

یا که داده ریش خود به دست قیچی قضا 

مثل میرزای جنگلی و پرفسور رضا 

یا کدوی بی بخار بوته زار می شود 

یا برنج دودی ستاره دار می شود

.

#ستاره_دار  #ستاره_دار_می_شود

.

https://telegram.me/khertenagh

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد