سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

تبارِ جنون/سالار عبدی:



من! از تبارِ جنون تو آفریده شدم

برای بندگی عشق تو ، خریده شدم


سپس به شیطان ، دست برادری دادم

فریب ناک ترین ، میوه ی رسیده شدم


رسید لحظه ی موعود وسوسه ، آنگاه

به دست آدمِ از جان گذشته ، چیده شدم


حلول کردم بر جسم خسته ی منصور

به اتّهام انالحق ، به خون کشیده شدم 


به حُسن ، شهرۀ در کنج چاه ، من بودم

به عشوه های زلیخا رُخی ، خریده شدم


به جسمِ  خستۀ مجنون ، سه پس حلولیدم

به پایِ عشق ، کران تا کران ، دویده شدم


شدم معلّم طغیانِ شمس تبریزی

زِ نای سوختۀ مولوی ، شنیده شدم


هزار سال گذشت از هزارۀ بغضم

درون کورۀ تقدیر ، آبدیده شدم


غزل به اِذنِ من از عرش ، بر زمین افتاد

چنین به وادیِ دیوانگی ، کشیده شدم


به طبعِ نامیِ آن تُرکِ مست – خاقانی

به غُرّشی هیجان یافتم قصیده شدم


زمان گذشت و رسیدم به دورۀ سالار

به سوگِ مُنزویِ شعر ، داغدیده شدم


رسیده ام سرِ آخر به صورِ اسرافیل

به رستخیزِ جنون باوران ، دمیده شدم


" مرا! ندیده بگیرید و بگذرید از من "

من! از تبارِ جنونِ تو آفریده شدم


#سالارعبدی 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد