سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

نرخ نوشتارهای در هوا! /شاهین سلحشور



1_از متون کتب کهن  تا سنگ نبشتارها و نقش نگاره ها، از نظریه های سیاسی_ جامعه شناختی  تا کشفیات ریخت شناسی استخوان پیشانی انسان نئاندرتال! و از کشف اولین موش پوزه دراز درختی_ که به قدیمی ترین جد گونه های انسانی نزدیکتر بوده_ تا انسان فوق تخصص در تحلیل واژه ها و داده ها،همه و یا بخش غالبی از همگان،در تدارکِ واشکافت و  انتقال مفاهیم و معانی پوشیده ی پدیدارها، رویدادها و اتفاقات به دیگران اند.نوشتارهای متکی به پدیدارهای علمی البته جای خود دارند و اندیشمندان مرتبط اش،برای گشودگی و توسعه ی مفاهیم پوشیده و به استناد سازو کارهای متقن،به کشف مجهولات مشغول اند و نهایت حرف و حدیث شان،نادانستگی ها را اندک پایانی می‌دهد_مگر اینکه دیگری قدر قدرت تری با سازوکار معتبر تری آن را کامل و یا رد و نفی کند_مثل کش آمدگی انیشتنی زمان  و گونه شناسی نستورخی آدمی و شناخت شناسی تبار واژگان و ...


2_برخی اتفاقاتِ امروز اما،به مثابه نشستن یا ایستادن در صف نفت ونان آن سالهاست.همینکه کرکره ی نفت فروشی به شکل نوید بخشی بالا میرفت و همینکه آردی به آبی آغشته می شد،از هر سوراخ سنبه ای جنبش مردمان آغاز می‌شد و به می‌دیدی آن چند صد  نفرِبوده در صف،به جنبشی بی‌نظیر و حرکتی انبوه وار تبدیل شده و  به هزار هزار آدم جنبده ی نادیده بدل گشته اند!


3_این روزها هر موضوعی دست مایه ی انبوهی تحلیل و تفسیر و تعریف و تحریم است....خبر گرانی نرخ کارتن تخم مرغ و یخچال به هجوم و افزایش کارتن خوابان متصل میشود و کوچ دسته جمعی کبوتران صحن مساجد و حرم ها به بورژوازی پنهان آدمیان و پایان انسانیت !

اعلام رفراندوم در کردستان عراق به یکباره وجدان های منتظر را به حرکت وامی دارد و تحلیل گران و منابع آگاه! را به صدور انواع فرضیه و نظرگاه وا میدارد و درگذشت ابراهیم یزدی تمامی آشنایان و شناسان را به خاطره نویسی و تفسیر رفتارهای اخلاقی و سیاسی او _که تا دیروزش فراموش شده بود و رغبتی را برنیانگیخته  بود_مفتخر می‌گرداند.

ازدواج دخترانِ زیر سن قانونی و عدم ثبت طلاق در شناسنامه زن مطلّقه با خود انبوهی تحلیل و واکاوی به دنبال می آورد و نهایتا هم معلوم نیست چه کسی به چه کسی و کسانی،چه چیزی را انتقال داده و می‌دهد...


4_انبوهیِ اطلاعات است که ازین نشریه به آن روزنامه و ازین کانال به دیگری پرتاب می‌شود و سر آخر هم جز  عبارات پر طمطراق و یا سال و محل تولد شخص متوفی و چند عنوان به زور الصاق شده ی  دیگر،مابقی حاوی «تلقی و منطقی گزینشی و استدلالی خود خواسته» است و  برای باری به هر جهت ،بستن نوشته و بسته ی اطلاعاتی!

 این دست نوشته ها را میتوان «هم نشینی گزینشی کلمه در عرض» نامید.پدیده ای  که در دوران اخیر وجه غالب بسیاری نوشته هاست


5_ آدمی ناخودآگاه به یاد افرادی همچون  «لوسین گلدمن» می‌ افتد که برای تعریف درست و دقیق مفاهیمی همچون ادبیات سوسیالیستی وکاپیتالیستی و مفاهیمی همچون «وجدان امکان پذیر»...چه مشقت ها  بر خود روا و با دهها ارجاع و منبع مبادرت به نوشتن نموده و یا برای خواندن شعر « با بی یار» «یوگنی یفتوشنکو» یا شعرهای «تاراس شفچنکو»،شناخت و مطالعه ی ادبیات روس و قفقاز و اوکراین بی اندک توقفی نیاز  بوده و به همین ترتیب بسیار نوشتارهای دیگر...

6_کم خوانی جسارت نوشتن را افزایش میدهد و مدام و عمیق خواندن،البته که چرخش قلم را دشوارتر  و صد البته که  به نوشتن اعتبار و سویه ی گران تری میدهد....


 @sh_salahshoor




به ابزورد بپیوندید:


https://telegram.me/joinchat/Bev08jvSuFlZGzq0QAKCbQ

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد