سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

هیچکس خدا نیست /قاسم مظاهری


  «الملک یبقی مع الکفر ولا یبقی مع الظلم

والا پیام دار محمد

گفتی که یک دیار

هرگز به ظلم و جور نمی ماند

بر پا و استوار

آنگاه

تمثیل وار کشیدی عبای وحدت

بر سر پاکان روزگار

والا پیام دار محمد

در تنگ پر تبرک آن نازنین عبا

دیرینه ای محمد

جا هست بیش و کم

آزاده را که تیغ کشیده ست بر ستم

والا پیام دار محمد»


.....کلماتی از سیاوش کسرایی با موسیقی اسفندیار منفردزاده و صدای جاودان فرهاد؛ تا آنجا که پیداست هر سه هنرمند هیچوقت خودشان را چندان مذهبی معرفی نکرده‌اند، و بیشتر تمایل به مارکسیست داشتند، لااقل از شاعر و آهنگساز خیالمان راحت است، اما اینکه پس چرا این کار خلق شد سوالی جالب و قابل واکاوی است. آنگونه که آهنگساز اثر می‌گوید متن کار را جناب کسرایی ۲۲ بهمن سال ۵۷ برای او می‌خواند، کاری که تازه سروده بوده و شاعر در این مکالمه به در پیش بودن میلاد پیامبر در آخر هفته نیز اشاره می‌کند، پس از جلب نظر موافق آهنگساز و با خوانش فرهاد چند روز بعد و در روز میلاد اثر آماده و از رادیو پخش شد. حالا خود شعر چه می‌گوید و آهنگساز اثر چه می‌گوید: اول نقل قول جناب منفردزاده را بخوانیم که در گفتگو با شبکه من و تو در هشتم مرداد ۹۲ ابراز کرده که حرف اصلی این ترانه این بود: «آیا برای غیرمسلمانان، برای دیگران،‌ آنهایی که تیغ کشیدند بر ستم جا هست یا نه؟ و برداشتی که از بخش اول ترانه (حدیث پیامبر) مبنی بر تأیید اندیشه‌های حاکمیت حاصل می‌شود اشتباه است و ترانه درست نقطه‌ی مقابل این تصور است.» خب بیاییم برای بررسی این ادعا جزییات اثر را موشکافی کنیم نام ترانه وحدت است و پیامش آنگونه که از حدیث آغاز کار برمی‌اید و بند اول ترانه نیز ترجمه این حدیث است وعده پیامبر برای محقق شدن پیروزی بر ظلم است. موسیقی ترانه حس معنوی و مثبتی دارد همانگونه که کلمات ترانه چنین حسی را دارند و کاملا یکدست و منسجم و مثبت هستند. کلام به نقش محوری اسلام در ایجاد وحدت می‌پردازد و می‌گوید همه آنان که با ظلم جنگیدند و عقاید مذهبی یکسانی نیز ندارند می‌توانند زیر پرچم اسلام بیاسایند و اسلام پذیرای همه آزادگان و ظلم ستیزان است. (جا هست بیش و کم) اما زمان انتشار و ارائه این اثر نه دوران ظلم و طاغوت و نه زمان خفقان و اعتراض است که دقیقا در روزگار شادکامی مردم از به نتیجه رسیدن مبارزاتشان و انقلاب است، پس این نظریه که ترانه اعتراضی به وضع موجود باشد رد است و می‌توان گفت این اثر تاکیدی بر مژده پیامبر مبنی بر پایدار نبودن ظلم است و در لفافه می‌گوید که ما (خالقان اثر) جزء آزادگانیم و زیر این عبای وحدت میَتوان جایمان داد و ما را نباید دور انداخت. و نیز با ریزبینی دیگری قیاس امام خمینی را با پیامبر و قیاس انقلاب را با رسالت می‌بینیم. پس می‌توان گفت این کار به نوعی تعریف و تمجید و سفارشی‌ست. تنها نکته‌ای که جناب منفردزاده بتواند به آن تکیه کند و بگوید کار معنا و هدفی غیر از این همه شواهد دارد نوع خوانش کلمه "محمد" از طرف فرهاد است که بیان نام پیامبر بدون پیشوند و پسوند در آن روزگار به نوعی عرف شکنی بود، اما این تکیه گاهی نیست که یک هنرمند بزرگ خانه سخنش را بر آن بسازد و من به عنوان یک تحلیلگر ترانه نمی‌توانم متن و تمام نکات آن را در نظر نگیرم و صرفا به نظر یکی از ۳ضلع خلق این اثر آن هم بعد از گذشت ۳۵ سال و تغییرات دیدگاه های سیاسی و اندیشه ای بسیار تکیه کنم. حالا کاش می‌شد از مغز اصلی خلق این اثر یعنی شاعر ترانه پرسید که هدف او از این گزینش کلمات با بار مثبت و تمجیدی آیا چیزی ست که موسیقیدان ترانه بعد از این همه سال ادعا کرده است.


#قاسم_مظاهری @Ghasemmazahery @Absurdmindsmedia

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد