سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

بیزاری ها/ اقبال مظفری




نمی‌بارد این ابر

نمی‌غرد آن رعد

نمی‌توفد این باد

نمی‌پاشد از هم چرا خانه را سیل؟

نمی‌دِرَد این سینه را خشم، انده، فریاد؟

گلو را چسان بغض

نمی‌گیرد از عقدۀ کورِ بیداد؟


در آیینه‌ای چشم در چشم

کسی با من اینگونه عمری‌ست

شب و روز در خامُشی می‌زند حرف

نه از آن چه رفته‌ست نامی

نه زآینده، ردّی، نشانی‌ست


بر این دشتِ خاموش

قئم در قدم می‌شود گم

زما و بَسی همچو ما جای پا در پسِ برف!

از این وحشت آلوده ایام

من اما نمی‌لرزدم دست

نمی‌رنجدم جان، نمی‌سوزدم دل

نمی‌جنبدم سر، نمی‌ریزدم اشک

دلِ سنگ اما

به سردِ ستوهِ دلم می‌برد رشک!



تهران- 1386/2/16

#اقبال_مظفری


@barfitarinaghosh

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد