سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

حکم و تردید جاودانه اش / محسن صلاحی راد

‌‌

  به محمدرضا شفیعی‌کدکنی



یادم نمی‌آید تا امروز حکمی کرده باشم که بلافاصله در صدق آن تردید نکرده باشم. تردید پیامدِ جاودانۀ حکم‌های من است، جاودانه به دو معنی: ’همواره‘ از پسِ پشتِ حکم رخ می‌نماید؛ ’تا ابد‘ پیشِ رویِ حکم می‌ایستد و از جایش تکان نمی‌خورد!


از خود قیاس می‌گیرم و می‌پندارم که همه به‌کیشِ من‌اند و با چنین تردیدی بعد از هر حکمشان رودررو؛ چاره چیست؟...



• آیا نباید در موضوعی که ازش اطلاعی نداریم حکم کنیم؟


در پاسخ حکم می‌کنم که «نه!» و در این حکم خود تردید می‌کنم.



• آیا در مورد آنچه گمان می‌کنیم ازش اطلاع داریم نباید حکم کنیم؟


در پاسخ حکم می‌کنم که «چرا؛ فقط، تا جایی که ممکن است، خوب است قاطع حکم نکنیم و بهتر است که در حکممان شرطی یا قیدی از نوع احتمال متناسب با زمینۀ آن بگنجانیم.» و در این حکم هم تردید می‌کنم.



• آیا نباید قاطع حکم کنیم؟


در پاسخ حکم می‌کنم که «چرا؛ با آگاهی از مسئولیت هر خطایی در حکممان و برعهده گرفتنش، می‌توانیم قاطع حکم کنیم.» و حتی در این حکم هم تردید می‌کنم.



• کجا باید قاطع حکم کنیم؟


در پاسخ به‌تأکیدِ تمام حکم می‌کنم که «هر گاه با حکم خود بخواهیم پدیدۀ مهمی را برجسته کنیم که از چشم اهل‌تحقیق دور مانده یا بخواهیم بر اهمیت موضوعی تأکید کنیم که عادی می‌نماید باید قاطع و حتی کمی اغراق‌آمیز حکم کنیم و نترسیم از ملامت مدعی که از علم و روحیۀ علمی همین‌قدر فهمیده که میز را نشان بدهد و بگوید ”انگار میز است“ و عسل را بچشد و بگوید ”ظاهراً شیرین است“ و در برابر هر حکم قاطعی، بدون غور در زمینۀ آن، ’حکم قاطع‘ صادر بکند که ”روا نیست!“» و البته باز هم در حکم خود تردید می‌کنم!




نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد