سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

قوز بالای قوز /علی رضا قاضی مقدم


دخل ِ ما را خوارج آوردند، دشمن کینه توز هم کم نیست

دست بالای دست بسیار است، قوز بالای قوز هم کم نیست


سر بازار، آش بفروشند، ته ِ بازار، جاش، می دوشند

جیب سوراخ کم نمی بینم، کاسب کیسه دوز هم کم نیست


همه از پشت کوه آمده ایم، شهروندان شهر جن زده ایم

خودمانیم، بین ما باشد: [آدم ِ جن - سپوز هم کم نیست]


اشرف خلقتیم یا سگ کش؟! جات خالی تفنگ بیرگ کش!

پوست ها با اسید می سوزند، پشم و پیل نسوز هم کم نیست


مگسم طعمه ی مگس کُشِتان، خودِ میخم، کجاست چکّشِتان؟ 

یک-دو روز است روز خوش٘ خوشِتان، خود، همین یک-دو روز هم کم نیست


آه از آن دم که برّه گرگ شود، بهمن ِ کوچکم بزرگ شود

عمر٘، برف است، خواجه! می بینی؟! آفتاب تموز هم کم نیست٭


برف با حرف قافیه ست اغلب، شاممان قرمه سبزی است امشب

حرف های نگفته را گفتم، گفتنی ها هنوز هم کم نیست


تو بگو: [حرف می زند، لاف است]، شعرهایم چو شیشه شفّاف است

رازها فاش کرده ام با شعر، در همین ها، رموز هم کم نیست



٭ عمر برف است و آفتاب تموز... اندکی ماند و خواجه غرّه هنوز  (از حضرت سعدی)


#غزل 

#علیرضا_قاضی_مقدم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد