سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

شداد /مجید مومن

قلبی به پهنای تمام‌کهکشان دارم
از آینه راهی به عمق آسمان دارم

هم سن و سال نوح کشتیبان دریایم
پیراهنی از جنس باد و بادبان دارم


ماه حرامم شد هلال بوسه های من
حافظ،منم، فتوایی از پیر مغان دارم


با دیدنم دیو سپیدی پیکرش لرزید
ای تهمتن مانند تو گرزی گران دارم


با فوت خود طوفانی از شن می کنم برپا
این ارث را از هود پاک و مهربان دارم


باران همیشه بر سرم پیوسته می بارد
چون بایزید ابری به جای سایبان دارم

بوی بهشت سیب دارد باغ بالایی
شدادم و من هم بهشتی در جهان دارم

نظرات 1 + ارسال نظر
زهرا صادق دوشنبه 7 بهمن 1398 ساعت 16:36

کوچه ها دلتنگ و رنگ آسمان دلگیر شد
اشکهایم چکه چکه رفت و عالم گیر شد

بالهای یاکریمی ،،رنگ سرب و دوده شد
صورت انسان به رنگ بشکه های قیر شد

صبح ها آواز جارویی نمی آید به گوش
مرد نارنجی تبار کوچه پیر پیر شد

شهر بی شمشاد و سرو و نارون ای بی نفس
مرگ در امواج سرب و دوده ها تقدیر شد

در میان آسمان حتی نفس یخ می زند
دستها بی جان شبیه رشته ی زنجیر شد

خون میان جوی رگها منجمد شد ناگهان
هر که دنیا آمده از زنده ماندن سیر شد


از میان پرده های دود و مه کی میرسی
ای سوار سبز پوشم دیر دیر دیر شد

#مجید_مومن
مجید مومن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد