سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

محمود کیانوش : ماه ماهی در چشمه ی باد / حسن اربابی




محمود کیانوش از آن قبیل آدم هاست که هنرشان با شانس و اتفاق پیوندی دارد، یعنی اگر قصه نشد ، شعر ، شعر نشد ، قصه ... و الی آخر، و در نهایت ، از اینجا رانده و از آنجا مانده - هنرمندانی هستند که با تمام جدی بودنشان بظاهر، کمترین در اعتلای هیچ نوع هنری نداشته اند . اما چه دود چراغ خورده و چه کوشش هایی کرده اند تا ملت غیور ایران از حقایق بیخ گوششان مطلع‌ باشند همه راهها به رم ختم می شود ؛ یعنی نفت و سیاست آمریکا، که دیگر کوس‌ آن را بر هر بامی زده اند . موضوع شعر اینان غالبا یا در همان سانتیمانتالیسم‌ می ماند و با کلمات و ترکیباتی‌ نظیر : " کبوتران نوازش " ، کبوترهای یاد" ،" گل احساس"

"شاخسار آفتاب " ، " شکوفه ی ستاره" ، " چشمه ی فریب" ،  " چشمه ی خورشید" ، با مصرعهایی مانند : " دیگر چه می ماند ؟ - سیاهی، رفتگی ، نابودگی، هیچی " ، " شیرین ترین گوشتها، مردار انسان است ." - پدرش صد و هجده سال تمام زندگی کرد و غرق ریخت ، ولی بس که با غیرت و با ایمان بود خم به ابروش‌ نیاورد و نشد پشتش خم " باقی می ماند یا به عقده های نشترخورده و آرزوهای بر باد رفته که ماهیتشان به درستی معلوم نیست 

می انجامد . آخ آمد... وای رفت .‌‌‌.. ، که اولی احتمالن‌ دیو‌ شب و دومی صبح امید است . همه چیز بر این محور 

می چرخد و جدایی از این مدار غیر قابل‌ بخشش است . شعاع این محور ، بازوان گشاده ی هر کسی است که همان واحد طول قدیمی هاست . اگر این شعاع به هر عنوانی طویل تر از بازوی‌ گشاده باشد زنگ خطر بانگ بر می دارد : 

هی ... آقا کجا می ری ؟ برای اینان شعر همه چیز است جز خودش - شهرت- افتخار- بازیچه - سری در میان سرها داشتن-وسیله ی گشایش عقده های آبکی که هیچکدام کوچکترین نزدیکی و ارتباطی نمی توانند باشعر‌ داشته باشند‌. 

این گزارش بهانه ای است بر گفتن حرفهایی که باید سالها پیش‌ گفته 

می شد تا این تاول‌ بی ذوقی بیش از این بزرگ و بزرگتر نمی شد و گفتن این حرفها به عهده‌ ی بوده که خاموشی را در این سالهای‌ خفقان به همه چیز ترجیح 

داده اند .

بی هیچ‌ گفتگویی " ماه  و ماهی در چشمه ی باد " از بی  ارزشترین کتابهای نوع خود  در این چند سال است .

کتابی که می شود نخواند و چیزی را از دست نداد و یا به اشتباه ورقی زد و نام محمود کیانوش را به عنوان شاعر برای همیشه از خاطر برد‌ .



بهرام اردبیلی 

زمستان ۱۳۴۷




#فرصت_سبز 


@forsatesabz

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد