فرض ِ اول که نامه بنویسم ، نامه ای عاشقانه بنویسم
نامه را با زغال ِ کم رنگی روی دیوار ِ خانه بنویسم
فرض دوم : ته ِ دلت با غم ، طبق ِ برنامه غمبرک بزنم
از همانجا برای گیسویت ، نامه در رد ِ شانه بنویسم
فرض سوم : که اخم ِ شیرین را، لااقل سرخوشانه برچینی
تا مبادا به تیشه ی سرخور ، نامه ای خودسرانه بنویسم
فرض چارم : عجالتا دل را، پشت دیوار چین نگه دارم
تا اگر سرکشی کند مویی ، نسخه ای تازیانه بنویسم
فرض پنجم : علاوه بر اینها روی قانون ِ بوسه خط بکشم
در عوض روی خط ِ لب هایت محرمانه ترانه بنویسم
فرض آخر : که نامه ننویسم ، نامه ای عاشقانه ننویسم
" مرگ بر دیده ، مرگ بر دل را " روی دیوار خانه بنویسم.
سلام بر استاد سیستانی
یکی از زیبا ترین غزل ها بود که خوانده ام
در ضمن برایم خیلی تازگی داشت
سلام مجدد خدمت جناب سیستانی
دوستانی هستند که البته بنده هم جزء انها هستم سوال می کنند وجه تسمیه ایکه و سه کائی چیست و چقدر قدمت دارد و از چه زمانی و در چه محدوده ای رایج بوده است.اگر اطلاعات و مستنداتی در این زمینه دارید برای اشنائی بیشتر ما در قالب مقاله ارسال کنید که حتما استقبال می شود
نمی دانم چرا به نظرم این غزل طنز امیز امده است.شاید به علت این اصطلاح های روزنامه ای باشد
مثلا فرض کم، یا طبق برنامه
والله من فکر می کنم که در غزل اول باید یک خط پر رنگ عاطفی باشد
بعد این وسط ها بیائی و مسائل سیاسی یا طنز اون هم از نوع رندانه و حافظانه مطرح کنی.
این طور نوشتن مثل این است که وسط های این خط عاطفی را پاک بکنی و خواننده نداند که قرار است با شما همدردی کند یا
سلام بر سیستانی عزیز
شعر بسیار زیبائی بود با فرمتی نو و تازگی جالبی از نظر مضمون و نحو داشت.
نوعی تلفیق زبان روزنامه ای و محاوره ای که ته مایه ای از طنز را نیز به این شعر عاشقانه اضافه کرده بود.
درود بر کوروش عزیز
بی هیچ گزافه ای از خواندن پیغام ارجمند شما شادمان شدم . براستی چه چیزی زیبنده تر از این است که شاعری چیزدان و سخن سنجی که خود انواع شعر را به زیبایی و استادی می سراید شعر شاعری را بپسندد . از بن جان شادمان شدم .
کاش فرصت های بیشتری در نشریه بود تا در باره ی قالب های کهن بیشتر گفت و گو می کردیم .
ارادتمند شما / پیام سیستانی
درود بر جناب معراجی عزیز و بزرگوار
سپاس از مهربانی تان که غزل ناچیز بنده را خوانده اید . همواره وامدار مهربانی تان خواهم بود .
ارادتمند شما / پیام سیستانی
درود ،
صمیمیتی در این غزل هست ، که مخاطب را مشتاق ، تا به انتها با خود همراه می کند . این صمیمیت را استفاده ی هنرمندانه از واژگان و عبارات امروزی در کنار واژگان قدیمی تر ،دو چندان کرده است .
دوباره خواندم ممنون