در غم جانباحتگان حمله های داعش به تهران در روز 17 خرداد ۹۶
تهران
تهمینه وار مضطرب و تند
پشت تمام پنجره هایش نشسته است
و روح راههای اساطیری را
می پاید.
او خواب دیده است
باد بدی به پنجره اش می کوبد
و بغض تلخ و منتظرش را
سرکوب می کند
و رود نازکی که از دل دریاها
می آید
یک لخته خون روشن لغزان است.
که چشم های او را
باری نشانه رفته.
و باد بد هوای سینه ی شیطان است
که بوی زخم دشنه گرفته.
تهرانِ
پشت تمام پنجره هایش
گریان نشسته عین سمنگان.
17/3/96
مرسی دکتر جان. زیباست. فقط نمیدانم چرا هیچ وقت کیخسرو را لئیم ندیده ام. او محبوب فردوسی و حامل تمام صفات شاه خوب از نظر فردوسی و رستم و صاحب جام جم است. کاش به جای کیخسرو کاووس را نشانده بودید که فردوسی از زبان رستم او را خیره سر و از زبان توس نادان و تیز یعنی ناشکیبا لقب می دهد.
سلام و عرض ادب
تهران
تهمینه ای که رستم و سهرابش
خنجر کشیده اند بروی هم
تا چاه جبن خود را
با خون بیاکنند
غافل که افتخار چنین جنگ بیخودی
کیخسرو لئیم از آن خودش کند