تمام خواستهی قلب عاشقم این است
که در کنار تو باشم
همیشه و همه جا
فقط کنار تو، ای یار
فقط کنار تو، ای مهربانترین دلدار
و با تو راه رسیدن به آرزوها را
به دوردستترین شهر شور و شادی عشق
نسیموار بپیمایم
کنار همدگر و عاشقانه دست به دست
تمام خواستهی قلب عاشقم این است.
و با تو اوج بگیرم، رها ز هر پستی
و هر پلیدی و زشتی
از آنچه مایهی اندوه و رنج و حرمان است
از آنچه مایهی تنهایی است و تاریکی
و در کنار هم از شهر شب عبور کنیم
سفر به شهر دلافروز نور کنیم
در اوج شور تمنا
به چشمهای درخشندهات نگاه کنم
درون چشم تو یک آسمان ستاره ببینم
از آسمان تو یک کهکشان ستاره بچینم
و همنوا با هم
به پیش
سرودخوان برویم عاشقانه و سرمست
تمام خواستهی قلب عاشقم این است.
کنارت، ای یکتا
کنارت، ای گل بیهمتا
به اوج آبی شادی بیکرانه رسم
و در کنار تو باشم تمام عمرم را
پر از سعادت وصل
و آرمیده سبکبار در برت، ای یار
در آخرین شب عمر
سحر روانهی غرقاب سرد مرگ شوم
شوم شناور بر آبهای راکد آن
رها ز بازی بیانتهای نیست و هست
تمام خواستهی قلب عاشقم این است.
با درود
یا به قول مولوی:
مرا عاشق چنان باید که هر باری که برخیزد
قیامتهای پرآتش ز هر سویی برانگیزد
دلی خواهیم چون دوزخ که دوزخ را فروسوزد
دو صد دریا بشوراند ز موج بحر نگریزد
سلام و عرض ادب
به قول حکیم سنایی
گواه عاشق آن باشد که سردش بینی از دوزخ