[دخترک سازش را از زیر آوار زلزله بیرون کشیده است.]
ساز زندگی میان دستهای تست، نازنین!
نغمهای بزن
با تمام شور و شوق کودکانهات
و نشان بده که زندگی نمرده است
و هنوز مهد زادن است و زیستن، زمین.
ساز زندگی میان دستهای تست، باش پاسدار آن.
خوب و محکمش نگاهدار
و اجازهاش نده که سرنگون شود و بشکند
یا که از نفس بیفتد و صدای گرم و روشنش شود خموش.
نازنین! صدای ساز تو نوای دلنشین زندگیست.
بینواختن دمی نمان.
□
[مادر زلزلهزده بر گیسوان دخترش شانه میزند.]
زندگی ادامه دارد و بدون وقفه پیش میرود.
زلزله نمیتواند از ادامه داشتن
بازداردش
یا که سد شور زیستن
با تمام قدرت مخرب و مهیب خود شود.
سه لام
سه ر چاو
زور سه پاس
ته شککور ده کم
آقای راثی پور گرامی
با درود و ارادت
سپاس از لطف همیشگیتان نسبت به من و سرودههایم.
حق با شماست. بدون امید نمیتوان زیست. پس حتا اگر امید بیسرانجام باشد و خوشبینی بیحاصل، برای تداوم زندگی لازم است چون امید اکسیژن زندگی است و هیچکس بدون امید نمیتواند بزید.
سلام و عرض ادب
بسیار زیبا.می توان با بارقه امید ظلمت شبها را تا ب آورد و به صبح روشن آرزو ها اندیشید.
مهم زاویه نگاه ماست