سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

شعری از محمود درویش شاعر فلسطینی/زهرا ابومعاش



محمود درویش در ۱۳ مارس ۱۹۴۱ در روستای البروه در شرق شهر عکا در فلسطین به دنیا آمد. وی سال‌های زیادی از عمرش را در قاهره،بیروت،تونس و پاریس به تبعید گذراند.

محمود درویش در اوت ۲۰۰۸ در پی عمل جراحی قلب در تگزاس آمریکا در گذشت.

او بیش از سی دفتر شعر منتشر کرد و شعرهای او که بیشتر به مساله فلسطین مربوط می‌شد در بین خوانندگان عرب و غیر عرب شهرت و محبوبیت داشت . برخی شعرهای او را با شعرهای احمد شاملو مقایسه می کنند.

 

"الهی أعدنی"

الهی أعدنی الی وطنی عندلیب

علی جنح غیمة

علی ضوء نجمة

أعدنی فلة

ترف علی صدر نبع و تلة

الهی أعدنی الی وطنی عندلیب

عندما کنت صغیراً و جمیلاً

کانت الوردة داری

و الینابیع بحاری

صارت الوردة جرحاً

و الینابیع ضمأ

هل تغیرت کثیراً؟

ما تغیرت  کثیراً

عندما نرجع کالریح الی منزلنا

حدقی فی جبهتی

تجدی الورد نخیلاً و الینابیع عرق

تجدینی مثلما کنت صغیراً و جمیلاً...

 

 

 

خدایا مرا باز گردان

خدایا ! مرا چون مرغ هزار دستان (بلبل) به وطنم بازگردان

بر بال یک ابر ،

با نور یک ستاره ،

مرا چون بوته یاسمینی باز گردان،

که بر روی سینه ی چشمه ای وتپه ای می شکفد

خدایا ! مرا چون مرغ هزار دستان (بلبل) به وطنم بازگردان

هنگامی که کودکی زیبا بودم

آغوش گُل ، خانه ام بود

چشمه ها ، دریاهای من بودند

امروز ، آن گُل به زخم تبدیل شده است

و چشمه ها به تشنگی...

آیا من بسیار تغییر کرده ام؟

من خیلی تغییر نکرده ام

هنگامی که چون باد،

      به کاشانه ی خویش باز می گردیم ،

به پیشانی ام نگاه کن !

بی شک گلها را چون نخلهایی خواهی یافت

      و چشمه ها را چون عرق (پیشانی) خواهی دید.

مرا همان گونه که بودم ،

            چون روزگار کودکی ،

                     کوچک و زیبا خواهی دید...

 

نظرات 2 + ارسال نظر
زهرا ابومعاش دوشنبه 24 خرداد 1395 ساعت 09:14

سلام جناب فریبرز و سپاس از حضور و تقد ارزشمند شما.
بهره می برم از توصیه های دوستانه و مشفقانه شما و خوشحال میشدم به صورت موردی بیان می فرمودید کدام قسمت از ترجمه نیاز به بازنگری و بازنویسی دارد؟

فریبرز دوشنبه 17 خرداد 1395 ساعت 19:53

خانم ابومعاش،
با درود. شعر بسیار لطیفی است اما در ترجمۀ شما آثار تعجیل دیده می شود. کاش پرداخت یا ویرایش دومی شعرانه تر از آن برای آینده آماده کنید.
شاعران به شجاعت بیشتر نیاز دارند تا به کلمات. هنگام ترجمۀ شعر نهراسید و بگذارید سخن دل جای اصول جزمی را بگیرد.
در هر حال دستتان درد نکند.

فریبرز

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد