سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

اعتراف/محمد رضا راثی پور

همیشه اتفاق می افتد که در نیمه راه اقدام به کاری که از روی احساس انجام گرفته ، عقل سود و زیان اندیش کاسبکارانه جلوه می کند و با برشمردن مشقات و زحمتهایی که باید کشید می پرسد که آیا این هدف ، ارزش این همه مرارتی که متحمل شده ای را دارد؟

اینجاست که پا سست می شود و نفس به شماره می افتد، احساس می کنی با هر قدمی که بر می داری انگار کلنگی به سنگ  خارا زده ای ، حتی سبک ترین کوله بار برایت حکم کوهی دارد؛ اگر در این لحظه بحرانی خودت را جمع و جور نکنی و جوابی به این کاسبکار سمج ندهی هم هدف را باخته ای و هم آواری از ملامت بر سرتو توانایی هایت خراب می شود که حتی نتوانستی از عهده کار به این کوچکی برآیی.

نیمی از انسان را داشته هایش تشکیل می دهد و نیمی دیگر را نداشته هایش.یعنی همانهایی که برای بدست آوردنش خطر می کند و از سرزنش عقل کاسبکار می گذرد.بازنده کسی است که راه را برای بروز تردید و سبک سنگین کردن سود و زیان باز بگذارد .

اگر مقصود مسافر از سفر ، فقط یک نقطه جغرافیایی خاص باشد حتی مهیا کردن اسباب سفر و گذشتن از محل صدور روادید و صف ارائه بلیط مسافرتی برایش  تا رسیدن به منزل مقصود ملال آور و کسالت بار است ، اما اگر سفر را نوعی سفر از خویش و این روزمرگی ساکن بدانیم همین نیت سفر کافی ست تا ما از حال و هوای روزمرگی بدر آورد.

غرض نگارنده از این مقدمه چینی بازتاب دادن تشویش ها و تردید هایش نیست بلکه نوعی اعتراف و  عذر خواهی از کم و کاستی هایی ست که خوانندگان وفا دار گاها مشاهده می کنند و بسیاری از آنها خارج از توانایی ماست. قطعا ارائه کاری عاری از نقص و در نهایت کمال ، غایت آرزوی ماست ولی هم توانایی ما محدود است و هم بدلیل کثرت مشغله  فرصت کافی برای بذل وقت در این کار فرهنگی فراهم نیست و همین موجب می شود ضعف هایی مشاهده شود ولی هرچه هست هدف ما این است که بتوانیم شعله شعر نیمائی را همچنان روشن نگه داریم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد