تلق تلق
می رود و نمی رود
نمی تواند برود
نمی تواند بکند
دل که به ریشه های محکم نشود جدا هنوز
اگرچه اره های قهر
بدون هیچگونه رحم
بریده اند و برده اند تا کرانه های نا آشنا
هنوز این درخت
هنوز ایستاده سخت!