نشد باشم آنی که می خواستم
کژی حاصل آمد ز هَر راستم
ز وارونی ِ چرخ ، شد ننگ ِمن
به هر حلیه ای خویش آراستم
در افزونی ِ کاستی ها دریغ
به افزودن ِعمر ِ خود کاستم
اگرخوبم از خوبی ام بی نصیب
وگر بد ، بدی را نمی خواستم
که خود را به رنگِ تقاضای ِ روز
نه پیرایه بستم نه پیراستم
×××××
دریغا و هیهات و آوَخ که من
نشد باشم آنی که می خواستم
11/7/73