هر چند سیاست و اساس کار این نشریه پرهیز از طرح مستقیم مسائل سیاسی و در گیر شدن با جانبداری ها و جناح بندی های معمول این طایفه است اما ابعاد هولناک حادثه ای که در 17 خرداد رخ داد ما را ملزم می کند که صرف نظر از گرایشات سیاسی به پس لرزه های این زلزله اخلاقی و انسانی بپردازیم.برای مایی که یک ناکامی و یک حق کشی حکم تراژدی بزرگ انسانی دارد مهم است که چرا باید چنان زمینه و بستری ایجاد شود که عده ای با هر بهانه و هر شعار رنگین ، اعلام وجود و عرض اندام خود را در کشتن مردم بی دفاع و مستاصلی بدانند که برای رفع تظلم به نمایندگان مجلس پناه برده اند.این درجه از سبعیت و توحش رااز کدام آموزه دینی و اخلاقی سرچشمه می گیرد.
آیا بروز این قبیل فجایع محصول بی عملی و کنش پذیری نخبگان جامعه از هر سطوح و صنفها نیست که به بهانه تنزه طلبی از لاک و برج عاج خود خواسته بیرون نیامده اند.
وقتی برای تماشای اعدامها با جرثقیل جماعت از چند ساعت پیش صف می بندند کدام یک از سلبریتی ها از ترس از دست دادن طرفدارانش دست به تقبیح این عمل می زند؟
کدام یک از عالمان دینی فرقه ها دست به تکفیر این جنایتکاران می زند.
آیا شهید محراب این ماه مبارک که انعطاف ناپذیریش در بر پا داشتن عدالت و قسط از او اسطوره ای بی بدیل ساخته از این حزم و احتیاط بی بهره بود که به بهانه نیفتادن اختلاف بین هوادارانش چشم بر تند روی های خوارج ببندد و به مبارزه ای تمام قد با این انحراف خطر ناک بر نخیزد.
هر کدام از مایی که ادعایی داریم چه با تریبون و چه بی تریبون در ایجاد این فاجعه مقصریم چرا که به بهانه تنزه طلبی و پرداختن به فرعیات از اصل خطر غافل شدیم