سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

به یاد لطف الله شیرین زبان/توکل بیلویردی

صحبت در مورد یک دوست از دست رفته است.مرحوم لطف الله شیرین زبان .البته دوستی که زیاد نمی شناختمش و فقط چند جلسه توفیق داشتم زیارتش کنم.آن هم به این دلیل که عاشق آذربایجان و ادبیاتش هستم و هر کجا در این مورد چیزی بشنوم دنبالش می کنم.اول بار از زبان دوستان شنیدم که نویسنده ای آمده که پا جای پای صمد بهرنگی گذاشته و مثل آن مرحوم مغفور می خواهد ادبیات آذربایجان را کار کند.

منظورم مجموعه داستان حکایات کهن است که تعریفش را از جناب ابرغانی و راثی پور شنیدم.و خواندم کتاب را دیدم که هم خواندنی است و هم بسیار تامل انگیز.این شد که با ایشان تماس گرفتم و تلفنی آشنا شدیم و نیز چند بار که به اردبیل ماریت رفتم قرار با هم گذاشتیم و با هم صحبت کردیم.

اولین مشخصات او سادگی و صمیمیت بود و نیز فروتن بودن که وقتی با او صحبت می کردی نمی فهمیدی تا چه اندازه عمیق است.و گلایه داشت از جناب راثی پور که پس از چاپ مجموعه داستان عشق و جنون تا توانسته بود از این کتاب انتقاد کرده بود .من بابت دلداری گفتم که شما خودتان الگویی هستید و سبک دارید و زبانتان به کسی شبیه نیست .شما یک صمد بهرنگی امروزی هستید و البته پیچیده تر و با معلومات تر که بهر حال تجربه عملی زندگی در یک جامعه باز را هم دارید .جامعه با جو سیاسی و همیشه سیاست زده که بهر حال در لفافه هم می توانید حرف بزنید و بگویید چه می خواهید و چه نمی خواهید.

ادبیات آذربایجان که بسیار غنی است و سرمایه های معنوی شفاهی زیادی دارد محتاج چنین آدمهایی کوشا و خستگی نا پذیر است که این ادبیات را به افراد نا آشنا بشناساند.البته ایشان تجربه هایی در شعر فرانو و دنباله روی از اکبر اکسیر داشت که بنده هم گفتم که چنین کارهایی چون مرز واضحی بین طنز و شعر ندارند صدمه پذیر هستند.البته طنز داستانی ایشان بسیار قوی و تیز بین بود در حد نوشته های انتقادی عزیز نسین و آنتوان چخوف.

البته پرکاری هم اگر فرصت برای اصلاح باشد به خودی خود ایرادی ندارد ولی دریغا که مرگ نا بهنگام این پرستار دلسوز در جریان انتقال بیمار به تهران و تصادف  ما را از محضر این نویسنده قوی محروم کرد.

کاش آثاری که دارد تحت تکفل یک افراد صلاحیت دار قرار گیرد ت با انتشار کارهای انتخاب شده اش یک تصویر خوب از این نویسنده ارایه شود و خوب  شناسایی شود .

خدایش بیامرزاد

نظرات 1 + ارسال نظر
راثی پور شنبه 3 تیر 1396 ساعت 20:43

جناب توکل

نوشته تان خیلی تلگرافی بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد