سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

گرگ باران دیده / سید علی میر افضلی



کی چون رخ من، دیده یاران دیده؟

کی همچو خزان من، بهاران دیده؟

من شیر نَرَم، رمیده زین بیشه خشک

گرچه مثل است: گرگ باران دیده.


مسیح کاشانی

درگذشته 1066 ق.

حکیم رکن‌الدین مسعود کاشانی متخلّص به «مسیح»، از شاعران پُرگوی فارسی است که به گفته نصرآبادی، «اشعارش قریب به صد هزار بیت است» (ج 1، 312). دیوان کامل اشعار او به چاپ نرسیده و این رباعی او را ما از کتاب بهار عجم (ج 3، 1778) برگرفتیم.

«گرگ باران دیده» کنایه از آدم سرد و گرم چشیده است و از حدود 900 سال پیش تا امروز، به همین عبارت، در متون نظم و نثر فارسی به‌کار رفته و مورد استفاده عامه مردم قرار گرفته است. وجه تسمیه این تعبیر، مثل بسیاری از تعابیر و مصطلحات کهن، مبهم است و همین ابهام، بعضی نویسندگان را به فکر انداخته که با تغییرات دلبخواهی در مثل، آن را معنی‌دار کنند. البته یک وجه تسمیه عامیانه برای آن وجود دارد: «ظاهر آن است که گرگ بچه از باران می‌ترسد و در وقت باران، از سوراخ خود بر نمی‌آید؛ هرچند گرسنه و تشنه باشد. اما چون گرگی بیرون خانه خود باشد و از اتفاقات، او را باران در گیرد و ببیند که از او آفتی و ضرری به این نمی‌رسد، بار دیگر دلیر می‌شود و از باران خائف نمی‌گردد» (بهار عجم). 

نظامی گنجوی قدیمی‌ترین شاعری است که به این اصطلاح تمثل جُسته (شرف‌نامه، 188):

ز باران کجا ترسد آن گرگ پیر

که گرگینه پوشد به‌جای حریر


ضیاء نخشبی (751 ق) هم این مثل را به‌کار بُرده (طوطی نامه، 140):

روزی در این باب، با گرگ مشورت کرد؛ گرگی کهنه بود باران دیده.


شاعران دوره صفوی از قبیل صائب، سلیم تهرانی، میرنجات، اشرف مازندرانی، مخلص کاشی و دیگران، بارها مثل «گرگ باران دیده» را در شعر خود آورده‌اند (رک. فرهنگ اشعار صائب، ج 2، 625؛ مصطلحات الشعراء، 211؛ امثال و حکم، ج 3، 1300). 

«ترسیدن گرگ از باران»، به احتمال بسیار، برگرفته از باورهای عامیانه کهن در مورد حیوانات است و نباید با آن به گونه یک گزاره علمی برخورد کرد و در پی صدق و کذب آن برآمد. بعضی نویسندگان امروزی، دچار همین خطا شده‌اند و دنبال دستاویزهای بهتری برای توجیه منطقی این اصطلاح بر آمده‌اند که گزارش آن در پی می‌آید. 


گرگ بالان دیده

نخستین بار، مؤلف برهان قاطع (1062 ق) معنی جدید بالان را وارد فرهنگ لغات پارسی کرد: «تله که بدان جانوران را گیرند» (ج 1، 225). بعد از او، عبدالرشید حسینی تتوی، مؤلف فرهنگ رشیدی (1064 ق) به استناد همین قول، یا به اجتهاد خود، «گرگ بالان دیده» را جایگزین «گرگ باران دیده» کرد: «بالان: تله جانوران. و از اینجاست که در مثل سایر است که کسی که مجرّب در امور باشد، او را گرگ بالان دیده گویند، یعنی تله دیده و عوام به غلط باران دیده گویند. و ظاهراً بعضی به واسطه تغییر لهجه، بالان را باران خواندند؛ چنان‌که شایع است میان راء و لام» (ج 1، 208). رشیدی که برای معانی دیگر بالان، شواهدی از متون نظم فارسی آورده، در مورد بالان به معنی تله، هیچ نقلی که مؤید این معنی تازه باشد، اقامه نکرده است. تعبیر «گرگ بالان دیده» از فرهنگ رشیدی به کتاب‌های لغت و امثال راه یافته است. 


گرگ پالان دیده

مؤلف بهار عجم (1152 ق) بر قول رشیدی ایراد وارد کرده، و پیشنهاد دیگری دارد: «تغلیط رشیدی که گرگ باران دیده غلط است و صحیح بالان دیده است، غلط باشد و صحیح پالان دیده به بای فارسی مرادف آن است. چه، بازیگران ولایت، گرگ را پالان بندند، چنانچه از اهل زبان شنیده شده و به تحقیق پیوسته» (ج 3، 1778). همین حرف را سیالکوتی (1180 ق) در مصطلحات الشعراء و محمد پادشاه (1306 ق) در فرهنگ آنندراج تکرار کرده‌اند. 


کُرک باران دیده

فیروز منصوری در مقاله‌ای که به سال 1357 در مجله «هنر و مردم» به چاپ رسانده، بر آن است که شکل درست این اصطلاح، کُرک باران دیده است: «صورت اصلی کلمه، گرگ نیست بله کرک است؛ یعنی پوستین باران دیده که در آن باران تأثیر نمی‌کند. بدیهی است که باران، گرگ را مجرّب و آزموده نمی‌کند. بلکه باران، کُرک ـ پوستین یا لباس‌های چرمی ـ را از بوته آزمایش در می‌آورد و از مرحله تجربه می‌گذراند» (ش 189 ـ 190؛ ص 58). برداشت استحسانی ایشان، با شواهد موجود همخوانی ندارد و آشکار است که منظور شاعران قدیم ما در ابیاتی که آورده‌اند، همان گرگ بیابانی است نه کُرک چرمین. ایجاد تناسب میان گرگ و روباه و سگ و شیر نر در اشعار مورد اشاره، مؤید این مسئله است. در حیرتم که ایشان در باب عبارت ضیاء نخشبی که می‌گوید شیر ـ سلطان جنگل ـ با گرگ باران دیده مشورت کرده، چه تعبیری دارند؟


بنابراین، در تعبیر «گرگ باران دیده»، گرگ همان گرگ بیابانی است و باران همان مائده آسمانی؛ و نحوه کاربرد مثل در متون قدیم و جدید، بر این امر گواه است؛ سایر حدسیات و پیشنهادات، از حمایت متون و پشتوانه کاربرد عوام و خواص بی بهره است. 

●●


"چهار خطی"

https://telegram.me/Xatt4

نظرات 1 + ارسال نظر
porhasnario.gmail.com چهارشنبه 22 مرداد 1399 ساعت 06:15

بنظرم همون پوستین باران دیده درستره آخه باران که کسیو با تجربه نمیکنه بارون فقط موجوداتو خیس میکنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد