سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

قنوت / امیر دادوئی



با من قنوتی در شبِ نومید

در من دو رکعت، حیرت و تردید


آرام می‌گیرد میان دستهای من گلوی تیرۀ تسبیح

بر زخم‌هایم

 انتظارِ او نمک می‌ریخت

شب در سجودِ خستۀ من

 تخمِ شک می‌ریخت

در من نشسته آتش تردید

سجاده‌ام خوابِ خدا را در تپش‌هایش نخواهد دید

ذهنِ چراغم دیرگاهی می‌شود لبریزِ تاریکی‌است




نوزدهم آذر نودوهفت

#امیر_دادویی


@amirdadooei

مادران سرزمین سوخته / محمد جلیل مظفری

پیشکش به روحِ بلندِ #کبری_حسین_زاده، مادر محترم شاعر؛ #سیده_زهرا_بصارتی




مادرانِ سرزمینِ سوخته

موپریش و سوگوارو بی‌قرار

بی که نام یا نشانی از عزیزکرده‌شان

چشم‌های خیره‌شان درانتظار

تا که کی دمد دوباره آفتاب

پشتِ تیره ابرهای خاوران

تا دوباره کی جوانه می‌زند

باغِ زردِ بی‌بهار.


مادرانِ سرزمینِ سوخته

در سکوتِ خانه‌های بی‌خبر

سینه‌کوبِ بس شبانِ سوت و کور

شروه‌خوانیِ روزهای بعدِ هجمۀ تتار


ای هجومِ ابرهای آسمان سیاه‌کن!

ای عقیمِ بغض‌ناک!

یا که دست از آسمانمان بکش

یا که تند و سیل‌وار

بر کویرِ چاک‎چاکِ سرزمینمان ببار!


دی ماه یک هزارو سیصد و نود و هفت

#محمدجلیل_مظفری 


http://t.me/barfitarinaghosh

ناکام / محمد رضا راثی پور



همچنان با وسواس 

می زند شانه به آن خرمن از غارت دوران غمرنگ

در دلش بارقه ای 

روشنی می بارد :


خبری باید باشد که سکوت

معبر پچ پچه ها را بسته ست

باید آبستن چیزی باشد این لحظه 

برو ای غم که من امشب بی تو

خلوتی خواهم داشت

با همان کس که تو میدانی و من


یقه پیرهنش را بست

گرهی ساخت سه گوش 

از کراوات حنایی رنگش

اودکلن زد به کت و شلوار دامادی

بار چندم به سوی بالکن رفت

پیرمردی که بجای خون در رگهایش

جریان داشت امید

ولی ارابه مرگ

بر در خانه همسایه 

متوقف شده بود

مرگ با داس درخشانش ، در زیر چراغ کوچه

هی به اسبان سیاهش زد و رفت

عشقباز ناکام

ناسزا بر لب در بستر اندوه خزید!



بداهه / امیر دادویی

میوزد باد به قاموس شمع

درقدمگاه شب اهریمن


رنج تاریکیهاست

ناسزاوارترین جاده به تنهایی من

تو نگاهت سرشار

تو چراغت روشن