سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

ناتمام / سعید سلطانی طارمی



بیهوده بود
آن بازی مکرر ِبردن
 
من از طناب تجربه بالا رفتم.
برآن درخت لانه ی نوری نیست
و جوجه‌های آن پرنده.ی قرمز
که در فضای خواب تو سرگردان است
در اختناق بیضه‌ی خود می‌میرند

اما هنوز تو
سرگرم بازی کبوتر و بازی
و کنجاوترین کودکان شهر
در آشیان گنجشک
دنبال زال گمشده هستند

افسوس
این بازی همیشگی رویا ست
که هیچوقت
از ذهن ساده لوحی ما
بیرون نمی‌رود.


                                    پاییز 87 و 88

بداهه / امیر دادویی

اینان که به شرع خونمان راخوردند
لب تشنه کنار چشمه سارم بردند
لبهای ترک خورده ی باغی خشکم
من آن عددی که هرگزم  نشمردند


محمد حسین / محمد ابرغانی

فحشت نمی دهم که رکاکتها

از بس که ارذلی تو

                                   برایت مدیحه است

رجاله ای که رزق خودت را

از بوسه بر نشیمن ظالم در آوری

آری

فحشت نمی دهم که نمی فهمی

وقتی حرام وارد امعای تو شدست

چشم تو بر فروغ حقیقت

گوش تو بر ندای حقیقت

بسته ست مثل چاه خرابی که فاضلاب

مسدود کرده است مسیرش را


فحش تو بیل نیست که بگشاید

گند منافذت را

باید اسید ریخت

کار ترا اسید فقط ساز می کند

راه ترا اسید فقط باز می کند



محمد حسین همان  رجاله ایست که پای شعر قبلی من لیچار بافته است چنین

این خزعبلاتی که نوشتی، هر چی هست شعر نیست. اصلاً لازم نیست برای عقده‌گشایی به خودت سخت بگیری و تو عرصه‌ای که تخصص نداری، دست‌وپا بزنی! همین که مثل خر تو زمین تجزیه‌طلب‌ها و منافقین و آمریکا و اسرائیل ‌بدویی، کافیه!


سوال / سید علی میر افضلی

نمی دانم که در عطر اقاقی ها

به این مهتاب افسونگر بیندیشم

و یا این گربه ای که لنگ لنگان می رود تنها

زخم ها / مرتضی دلاوری

کاشکی یک نفر..(یک نفربر)
روی قلبم شیاری بسازد
زخم‌ها بی‌شمارند