سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

چشمهای سبزـآبی‌ات/ مهدی عاطف‌راد


چشمهای سبز-آبی‌ات به رنگ آسمان صاف و پاک بامدادی است

چشمهای سبز-آبی تو چشمه‌سار شور و شادی است.

 

آه، آه از آن دو چشم دل‌گشا که آشیان مهربانی است

روح‌بخش لحظه‌های تابناک زندگانی است

معنی تمام چیزهای نیک و پاک و ساده و قشنگ

معنی تمام چیزهای دل‌پسند ماندگار

معنی تمام چیزهای ناب دل‌سپردنی

معنی تمام شعرهای عاشقانه‌ی لطیف

معنی تمام قصه‌های خوب روزگار شاد کودکی

مظهر صداقت و صمیمیت

مظهر صفا و صلح و دوستی

چشمهای آسمانی‌ات

چشمهای تابناک آفتابی‌ات

چشمه‌سار مهربانی‌ات.

 

با خودش مرا

می‌برد به شهرهای دور

می‌برد به زادگاه بهجت و سرور

می‌برد به چشمه‌سار نور

می‌برد به بیکرانه‌های شعر و شور

می‌برد به سرزمین عشقهای رازناک

می‌برد به دوردستهای مه‌گرفته و اثیری خیال

می‌برد به اوج بی‌نهایت کمال

بس فراتر از مقام چالش همیشگی ممکن و محال.

 

چشمهای سبز-آبی تو شاعر چکامه‌های ناسروده است

رهگشای امتدادهای ناگشوده است

و گشایش در هزارلایه‌ی هزارها قفس.

 

التیام می‌دهند چشمهای سبز-آبی تو زخمهای قلب خسته‌ی مرا

اعتماد می‌کنم به برق اعتمادآفرینشان

برق تابشی که دارد از تشعشع درون آفتابی‌ات نشان.

 

چشمهای سبزـآبی‌ات معلم همیشه بخرد من است

هوشمند و باذکاوت و فهیم

تیزبین و ژرف‌کاو

درس دوستی می‌دهد به من

درس ساده زیستن

درس مهربانی و صفا

درس نیک بودن و رهایی از بدی

درس اوج‌گیری و فراشدن به دوردستهای بی‌کران

و گریز از پلیدی و تباهی و سقوط.

 

چشمهای سبز-آبی‌ات اجازه‌ام نمی‌دهد که دل به یأس بسپرم

و اجازه‌ام نمی‌دهد که برکشم ز راه روشنی و شادی و امید دست

و نمی‌دهد اجازه تا شود هراس و شک و یأس چیره بر دلم.

 

بامداد روشنی که همرهت به بیکرانه‌های دور رهسپار می‌شدم

گفت چشمهای سبز-آبی‌ات به من:

"لحظه‌های مهربانی و صمیمیت غنیمتند

قدرشان بدان و مغتنم شمارشان که لحظه‌های نیک‌بختی حقیقی‌اند

لحظه‌های ارجمند پی‌بدیل

و مرو به هیچ‌راه دیگری به جز بزرگ‌راه دل‌گشا و باصفای دوستی

این حقیقت همیشه راست را بدان که هیچ‌گاه

هیچ راه دیگری ندارد ارزش روان شدن در آن

گرچه خوش‌نما

گرچه دل‌فریب

گرچه ساده‌سیر و فارغ از فراز و شیب

و بدون پیچ و خم

و بدون حس خستگی رهسپاری همیشگی..

هیچ راه دیگری ندارد ارزش روان شدن در آن، بدان، بدان، بدان..."

 

چشم‌های سبزـآبی تو رهنمای مشفق من است

چشمهای سبزـآبی‌ات برای من همیشه آشیانه‌ی یگانه و پناهگاه ایمن است.



نظرات 1 + ارسال نظر
راثی پور شنبه 12 خرداد 1397 ساعت 18:22

به قول اسماعیل خویی

به که من درجنگل سرسبز چشمان توگم باشم ،

تا نیابد کس نشان آن مرغ جادو را که من بودم .

سبز خاموش من ، ای جنگل !

جنگل زیبا !

جنگل انبوه!

جنگل اندوه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد