سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

تاریکی کوری/ مهدی عاطف‌راد


کوری چه تاریکی دلگیری‌ست!

تاریکی بی‌مرز تنهایی

تاریکی بی‌انتهای یأس

تاریکی بی‌روزن حرمان

زجرآور است این درد جان‌فرسا

روح و روان را می‌کند فرسوده و رنجور

له می‌کند در زیر بارش جان آدم را

بدبختی کوری

اندوه بی‌پایان در تاریکی مطلق به سر بردن

محروم از زیبایی پر رمز و راز روشنی مردن.

 

یکبار، یادم نیست کی، در کوچه‌ی بن‌بست دلتنگی

کوری که در دست نحیفش چوبدستی بود

و راه پر پیچ و خمی را خسته‌گام، آهسته و آرام، می‌پیمود

من را که در نزدیکی‌اش احساس کرد

آهی کشید و گفت:

"هرگز  ز مردن من نمی‌ترسم

چیزی که دارم وحشت بسیار از آن هست

زجر و عذاب در سیاهی زندگی کردن

و در مسیر سخت و پر شیب و فرازش پیش رفتن کورکورانه

مردن برای کور چیز ترسناکی نیست

مردن برای کور دانی چیست؟

رفتن ز تاریکی به تاریکی‌ست."



نظرات 2 + ارسال نظر
مهدی عاطف‌راد سه‌شنبه 21 اردیبهشت 1400 ساعت 19:49 http://www.atefrad.com

سلام آقای راثی پور گرامی و با آرزوی سلامتی برای شما و همه‌ی عزیزان.
سپاسگزار لطفتان هستم و ممنونم که به یادم هستید.
شادکام و بهروز باشید.

راثی پور دوشنبه 30 فروردین 1400 ساعت 07:19

سلام استاد. یاد قصیده دندان رودکی افتادم. از بس تاثر انگیز و با احساس بود.
مرا بسود فرو ریخت هرچه دندان بود
نبود دندان لا بل چراغ تابان بود
به امید اینکه سلامت و بینایی خود را باز یابید و باز بهتر از همیشه بنویسید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد