سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

طبل / اقبال مظفری



بانگی چنان هرزه چون طبل، طبلی تهی‌میان بودی

جز ژاژهای گوش‌آزار، عمری گذشت و نسْرودی


هر یاوه را هزاران بار، گفتی بلند و گوش‌آزار

یک از هزار هیچ اما زَاهلِ زمانه نشْنودی


چون موجِ بُرده سر تا اوج، از اوج باژگون گشتی

زین‌گونه بالاروی‌ها، جز کاستن نیفزودی


جز خشم و ناروا و کین، جز نعره‌های زهرآگین

یک بار رویِ شادی را بر چشمِ خلق نگشودی


کُشتی صدایِ آزادی، مهلت به شادی ندادی

بستی درِ مهر و شادی، خود نیز هم نیاسودی


بر طبلِ دشمن‌تراشی، بستی چماق از پس و پیش

خود نیز ازآن مترسک‌ها، یک شام و روز نغنودی


پاییز پ۱۳۷۵

#اقبال_مظفری 


https://t.me/joinchat/AAAAAEKCF61dHmskkML-UA

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد