سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

آرزو / محمد رضا راثی پور


می شود آیا

هیچ کسی با هزار زور و تقلا

راه براین سیل بی نجات ببندد؟

آری این سیل رهسپار به مرداب!

  -رهگذرانی که گامهاشان

    هول و ولا را و حرص را

    در گذر و کوچه می نوازند!-


می شود آیا

هیچمدانی از انجماد زمستان

خدشه بیارد

در صف این مور های توشه به دندان!


- اسب تخیل مران به جاده خاکی

گرد و غبارش مزاحم است به دیدن

گربه به قصد ثواب موش نگیرد

جز پی سودش کسی خطر نپذیرد


در گذری که شتاب رهگذرانش

زنده کند داستان مور و ملخ را

عاصی از این دور بی تمام

بر سر آنم که با مساعدت سنگ

راه بر این سیل بی نجات ببندم!


هفده دی ۱۴۰۰

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد