سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

مقدمه ای بر رستم و اسفندیار/ شاهرخ مسکوب/ محمد رضا راثی پور

کتابیست در قطع رقعی و 161 صفحه که بنده چاپ پنجم آن را دارم.ناشرانتشارات سپهر

شاهرخ مسکوب یکی از کسانیست که دیدگاه انتقادی مخصوص به خود و منحصر به فردی در بررسی متون قدیم داشت و سعی می کند از این متون مفاهیم امروزی را استخراج کند .در پیشگفتار جامعی که بر این کتاب نگاشته هدف خود را چنین تشریح می کند:

در این آثار سخن بر سر آن جوهر هاستنگاه به سبب کلیت جهانی و آشکار کردن ژرف ترین درد های آدمی تا به امروز همپای زمانه آمده اند.و از آنجا که این درد تا به امروز بوده اندو در هر دورانی بشر به نحوی آنها را دریافته استاین آثار خصوصیت تغییر پذیری و کمال جویی خود را از دست نداده اند.و در هر دوره ای آدمیان خود را در آنها بازیافته اند.شاید بتوان گفت که این آثار زندگی وابسته ای دارندو چون آیینه هایی بزرگ و چند روبا قابلیت انعکاس صورتهای گوناگون بشری .به سبب همین تحول و ساخت و پرداخت پیاپی از تطاول ایام جان بدر برده اند.

فارسی زبانان در هر دوره ای زمانه و بازیهای آن را به نحوی دریافته اند و رستم و اسفندیارها را به تعبیر و تاویلی در خود یافته اند....

این مقدمه تقریبا صد صفحه ای که قبل از داستان رستم و اسفندیار به نقل از شاهنامه چاپ مسکو آمده کدها و لایه های پنهان این منظومه و هدفهایی را که سراینده منظومه داشت  به خواننده روشن می کند.و البته خودش هم  اعتراف دارد که این تفسیر و تاویل از دیدگاه ایشان است و ممکن است محقق دیگری نظری غیر از این داشته باشد.

محقق فاضل در انتهای مقدمه اش رستم را نماد مردانگی و مقاومت بر سر آرمانهای انسانی اش می داند و ضمن ستایش رفتار او و با مثال آوردن از باب شانزدهم کتاب مقدس چنین نتیجه می گیرد که :مرد آنست که در زندگی و مرگ از پای ننشیند و اگر در زندگی نتوانست در مرگ دست از ستیزه باز ندارد که این موهبتی درد ناک و سزاوار انسانست.زمانه بر ادمی پیروزست اما امکانات انسان بسیارست و  تواند به بهای نفی خود بر آن چیره گردد.تا در مرگ توانا تر از زندگی باشد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد