سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

یاد یاران / محمد رضا راثی پور

آن دخت پری وار که ایران منست

 پیدا و نهان بر سر پیمان منست

هم نیست ولی نهفته در جان منست

 هم هست ولی دور زدامان منست


مرحوم محمد علی اسلامی ندوشن یکی از معدود چهره های فرهنگی شاخصی بود که  برغم زیستن در ایام عسرت  تندبادهای سیاسی و تنشهای حزبی و  فرقه ای از سموم سیاست زدگی بر کنار ماند و در طول عمر پربار خود تا توانست همچون درختی سخت ریشه شاخ و بر گسترد و سعی کرد طراوتی به فضای فرهنگی پیرامون خود بدمد.شاید یکی از مهمترین وجوه توفیق این منتقد و محقق برجسته عدم تمایل به جریانهای فکری چپ و نگاه سیاه و سفید ایدئولوژیک بودکه این خصیصه قطعا مانع ومخل هر گونه وسعت جهان بینی و اشراف بر حقیقت است و دنیایی توهمی و قالب بندی شده را در گستره دید می آفریند که با واقعیات ممکن فرسنگها فاصله دارد.در حال حاضر انتقادی که نسل جوان به روشنفکران زمان شاه دارد همین تاثیر از اندیشه های چپ و آزمون و خطای سال پنجاه و هفت بود که خواه ناخواه بر زندگی و آینده این نسل بطور  جدی تاثیر گذاشت و با افراط و تفریطهایش مایه فرصت سوزی عظیمی شد که متاسفانه تا سالها تبعات شومش باقی خواهد ماند.حداقل دامان این محقق ارزنده از این خبط و خطا پاک بود.

این محقق  سختکوش و دلسوز  تنها به دغدغه ها و دلمشغولی هایش در باب فرهنگ و ادبیات ایران پرداخت و با طرح نوعی نقد توصیفی و معرفی زوایا و جنبه های ناشناخته  از هزارتوی فرهنگ و تاریخ ایران سعی کرد توجه قشر کتابخوان را جلب کند.تاویلها و نقطه نظرهای دقیقی که در باب هرکدام از شخصیتهاو ریداد های  فرهنگی و تاریخی بیان می کرد حکایت از سالها مطالعه و کنکاش و پشتوانه تسلط و اشرافش بر ادبیات تطبیقی بود.

رعایت نوعی رواداری و توجه محض  به فرهنگ ایرانی و سرچشمه های ناب او را از دیگر هم مسلکانش جدا میکرد.متون ادبی و مقاله های کوتاه و جذابی که می نوشت اسباب اعتبار و رونق هر روزنامه بود .

ایشان چون در زمینه شعر و ادبیات نیز فعال بود خواه ناخواه نثر فاخر و درخشانی داشت .مونه ای از شعرهایش نشان می دهد که وجه ادیبانه اش غالب تر است:


تو را بینم که چون یک خرمن صبح

به بالا می‌روی آرام و آرام

من اینجا دیر ماندم، دور ماندم

به زنجیر امید ناسرانجام


  نا گفته نماند که بنده حقیر از ایام دبیرستان با آثارش آشنا بودم و چند کتاب از ایشان را خریده بودم و چون از نثر جذاب و  مقدمه چینی و نحوه ورود به مطلب در مقاله های ایشان بسیار خوشم می آمد و ویژگی این نوع نثر اینست که به کرات و دفعات و متناسب با هر موضوع می تواند نثر لحن  دیگری بگیرد و تکراری نباشد. یعنی  وقتی اولین بار به صرافت نوشتن مقاله افتادم شیوه کار ایشان را الگوی خود قرار دادم و هنوز هم تا حدودی رویه ایشان را دنبال می کنم.نام نامی این محقق فرزانه همیشه در تارک فرهنگ و ادب ایران خواهد درخشید و در یادها خواهد ماند.







نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد