سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

براهنی و مسئله‌ی ایران / سایه اقتصادی نیا


براهنی مسئله‌ی ایران داشت. و به طریق اولی مسئله‌ی زبان داشت. مسئله‌ی ایران داشتن غیر از با ایران مسئله داشتن است. و مسئله‌ی زبان داشتن غیر از با زبان مسئله داشتن. براهنی با ایران مسئله نداشت، ولی هم مسئله‌ی زبان داشت و هم با زبان مسئله داشت. می‌کوشم این گزاره‌ها را باز کنم و توضیح دهم.


مسئله‌ی زبان، در ساحتی عام، مسئله‌ی همه‌‌ی انسان‌هاست: لال یا گویا، یک‌زبانه یا چندزبانه، کودک یا بزرگسال ــ خواه فرد به آن آگاه باشد و خواه نباشد؛ که براهنی آگاه بود. او اما با زبان در ساحاتی خاص هم مسائلی داشت: یکی مسئله‌ی زبان مادری او بود، ترکی، که به نظر من بر اثر مواجهه با فارسی به اصل و منشأ و مولد همه‌‌ی تلاش‌ها و عرق‌ریزان‌ها و جان‌کندن‌های ادبی او تبدیل شد. براهنی تلاش جانفرسا و طاقت‌سوزی کرد برای کشاندن مسئله‌‌ی عام زبان و هم مسئله‌ی خاص زبان مادری‌اش به آزمایشگاه شعر و حل آنها در درونِ و از طریقِ انواع تجربیات شاعرانه. هرچند توفیق‌هایی یافت، اما در مجموع و تا دم مرگ هم‌کناری ترکی و فارسی نزد او، به‌ویژه بر اثر تجربیات دشوار دوران کودکی، مسئله‌ای لاینحل ماند و او، بی آنکه تقصیری داشته باشد، از عهده‌ی تحمل یا حل‌وفصل آن برنیامد. بسی تقلا کرد، هم تقلای سیاسی و هم تکاپوی ادبی. شکست نخورد، اما زورش هم نرسید، و سرانجام و ناچار فراموشش کرد. دیگری مسئله‌ی زبان ادبی و زبان شعر بود که او کوشید بر بستر شعر فارسی تئوریزه‌اش کند و نظریه‌ای از دل آن بیرون بکشد. ثمره‌ی این کوشش‌ها نهایتاً سه چهار قطعه شعر از خود اوست که گواه پیروزی و شاهدی است کافی، برای آنکه هر نظریه‌پرداز ادبی بتواند به رشد و تکامل نظریه‌اش در طول زمان‌های آتی امید ببندد. قیاس کنیم با نیما، در مقام نظریه‌پرداز ادبی، که از خود او هم نهایتاً ده دوازده قطعه شعر را می‌توان گواه کامل و لاریب‌فیهِ نظریاتش شناخت. باقی کار را مؤمنانی دیگر کردند تا نهال نظریات او در خاک پا بگیرد و گل دهد. نیما خوش‌اقبال بود که پذیرندگان و پیروانی بلافصل از خودش یافت بسی مستعد و توانا و وفادار. براهنی در زمان حیاتش چنان اقبالی نیافت. 


پرتابه‌ها و تکانه‌های ناشی از هر دو این مسئله‌ها (ایران و زبان) به اشکال مختلف، گاه آشکار و گاه غامض، در تمام کارهای براهنی پیداست ــ تمام کارها اعم از شعر و قصه و نقد و درس‌ها و گفتارها و مقالات و مصاحبه‌ها. گاه این دو مسئله، طبعاً و آشکارا، با هم پیوند می‌خورند و در هیئتی یگانه متجلی می‌شوند (مثلاً در اشعار دوزبانه‌ی او که ترکیبی از فارسی و ترکی است، یا در شعرهایی از جمله «اسماعیل» و «ایرانه خانم») و گاه او را به راهی مفرد و مجزا می‌کشانند (مثلاً در اشعار زبانی او مانند «دف» یا در فعالیت‌ها یا اظهارنظرهای سیاسی). او در پیمودن انواع این مسیرها هم پیروزی را می‌چشد و هم ناکامی را تجربه می‌کند، و به هر حال از روندگی باز نمی‌ایستد تا، هرچند دیگر شاعر نیمایی نیست، مصداق این گفته‌ی نیما باقی بماند که: «من بر آن عاشقم که رونده است.»


در راه بردن صادقانه و کنجکاوانه و بی‌غرض و مرض به دنیای پرمسئله‌ی براهنی، آنچه حتماً و قویاً به چشم می‌آید و باید همواره مد نظر بماند این است: مسئله‌ی ایران نزد براهنی از سر دوستداری ایران است و مسئله‌ی زبان از سر عشقی بی‌امان و همزمان به دو معشوق، یکی ترکی و دیگری فارسی. عشق ترکی چون شیر اندرون شده و با جان به در رود و فارسی هم، به تصریح مکرر خودش، زبان «فوق‌العاده شاهکاری» است که «زیباترین زبانی است که من به عنوان یک آدمی که زبان مادری‌اش فارسی نیست و آذربایجانی هستم این را اذعان می‌کنم که آن زبان به‌مراتب از زبان مادری من زیباتر است، گرچه من همه‌جا از زبان مادری خودم هم دفاع می‌کنم.» آیا او در تب‌وتاب این دوستدار‌ی‌ها خبط و خطا نکرده است؟ البته و ناگزیر کرده است؛ به‌ویژه در تکاپوهای سیاسی. براهنی راحت نبود، آرام نمی‌گرفت، و همین روحیه‌ی همزمان گزنده و آسیب‌پذیرش تیغی دودم بود که، همچنانکه او را در مسیر آفرینش و انتقاد ادبی پیش می‌راند، دست او را بر خبط و خطاها می‌گشود.


سرآخر و به گمان من، هرکسی، پس از مطالعه‌ی کامل سرتاسر آثار براهنی و باریک شدن در همه‌ی گفته‌های او، مسئله‌ی او را جز به دوستداری تعبیر‌ کند، یا غرض‌ورز است یا متعصب؛ و در هر دو صورت بی‌انصاف و نابینا از دیدن واقعیتی چندسویه. براهنی با «زجر روانش» راهی برای تخاصم بین فارسی و ترکی باقی نگذاشته است. براهنی با نشاندن آذربایجان بر فرق سر ایرانه خانم، راهی جز دوستداری دل آذربایجان در تن و متن دوستداری ایران باقی نگذاشته است. «زنده باشی تو، که این راز را می‌دانستی.»

https://t.me/Sayehsaar

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد