سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

خزانیه / محمد رضا راثی پور


سخن از عید و بهاران چه توانم گفتن

که به هر کوی و گذر مجلس ترحیم و عزاست

سرنوشتی که بر این ملک مقدر شده است

از چه هر آینه آمیخته با درد و بلاست


در آستانه سال نو ، نابسامانی و مضایقی که ز ندگی را در کام همگان ، تلخ کرده است سر سوزنی امیدواری و خوش بینی  باقی نمی گذارد که سخنی از سر مثبت اندیشی گفت و نومیدان را به افق های روشن آینده و فرصتهای بادآورده نوید داد.باری هر چند این مایه فساد و خرابی از ازل همزاد و همنفس این سرزمین نفرین شده بوده ولی قبلا احتمالی می رفت که گذشت زمان و حصول پختگی پس از سالها آزمون و خطا ، اندگ آگاهی و بصیرتی در مصادر امر ایجاد کند اما دریغا که نوآمدگان عرصه سیاست از حیث گیرایی و ضریب هوش پایین تر از آنند که هزار سال نوری تجربه اندوزی ، به اندازه دهم درصد تغییر و توفیری ایجاد کند.

صحبت از نوعی دنائت مسری و فرا گیرست که تداوم فرهنگ  استبدادی  آن را زمینه سازی می کنند ، خادمان راست کردار و وطن دوست طرد می شوند و جای خود را به خائنان متملق می دهند بدینسان  نوعی سفلگی و دنائت  از اعلا تا ادنای اقشار را مبتلا کرده که جز از دریچه نفع اندیشی و جز با چرتکه سود و زیان به قضایا نمی نگرد و لاجرم منشا تغییر و تبدیل به احسن نخواهد بود.

تداوم خودرایی  صرفا آثارش در سیاست و اداره امور ظاهر نمی شود بلکه جامعه را دوشقه و به فرهنگ نیز صدمه ها می زند و مجال آزاد اندیشی و پرسشگری را سلب می کند. می کند.اقلیتی نفع طلب و متملق با انتفاع از رانتها راست در نظر خودکامگان دروغ و سفید را سیاه جلوه می کنند.این تقلبها و تزویر ها کم کم به فرهنگ عمومی تبدیل می شود و برایش توجیه هم  شرعی تراشیده می شود.

مادام که این فرهنگ خودکامه پرور حاکم است در بر همین پاشنه می چرخد و کورسوی امیدی نیست.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد