سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

انسان عصر ما /.سعید سلطانی طارمی



   به استقبال روز جهانی زن



او پیش از آن‌که آهو باشد
یا پیش از آن‌که آه
او پیش از آن‌که آتش باشد
یا پیش از آن‌که ماه،
انسان عصر ماست.
یک زن، که در اداره‌ی خود کار می‌کند
و کیف کوچکش
از زندگی پر است
او با حضور روشن خود در میدان
ابهام رازوار حیاتش را
از سایه‌های گنگ برون می‌ریزد
و بوی خویش را
در آب و خاک و آتش ما جاری...

این‌سان
جریان عادی نفسش را
براعتماد خفته‌ی هستی
حک می‌کند
و مثل یک نشان عمومی
در هرکجای هستی امروزی جهان
لبخند می‌زند.
حتی اگر
با بادهای گمشدگی
که از چهار سوی زمین می‌وزند
                         خم می‌شود، نمی‌شکند
او،
از خانه تا کرانه‌های جهان کار می‌کند
و مثل آن سرود عمومی
از هرزبان که می‌شنوی
                         زیباست.

پندار / محسن صلاحی راد


به امیر زارعی
پندارِ یک رهاییِ موهوم
گاهی
در ناکجای دیدۀ ما جلوه می‌کند
رسواتر از سخاوتِ ابری خشک

اینک
ما مانده‌ایم و وسوسه‌ای تاریک
در دخمه‌های تشنه‌کُشِ این گمانِ شوم
پندارِ یک رهاییِ موهوم.




۱۷ بهمن ۱۳۸۸

سالها / ولادیمیر ناباکوف



سال‏هاى سال به تو اندیشیدم‏

سالیان دراز تا به روز دیدارمان‏

آن سال‏ها که مى‏نشستم تنها و شب بر پنجره فرود مى‏آمد

و شمع‏ها سوسو مى‏زدند.



و ورق مى‏زدم کتابى درباره‏ ى عشق‏

باریکه دود روى نوا، گل سرخ‏ها و دریاى مه‏آلود

و نقش تو را

بر شعر ناب و پرشور مى‏دیدم.



در این لحظه ‏ى روشن‏

افسوس روزهاى جوانى ‏ام را مى‏خورم.

خواب‏هاى وجدآور زمینى، انگار پشه ‏هایى که‏

با درخشش کهربایى بر پارچه‏ى شمعى خزیدند.



تو را خواندم، چشم به راهت ماندم، سال‏ها سپرى شد

من، سرگردان نشیب‏هاى زندگى سنگى‏

در لحظه‏هاى تلخ، نقش تو را

بر شعرى ناب و پرشور مى‏دیدم.

اینک در بیدارى، تو سبک بال آمدى‏

و خرافه باورانه در خاطرم مانده است‏

که آینه‏ها

آمدنت را چه درست پیش گویى کرده بودند.

6 جولاى 1921