سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

دومین کرکس / کانال عمومی


✅در دهه 1990، عکسی از یک کرکس که منتظر مرگ دخترکی گرسنه برای خوردن جسد او بود، به طور گسترده ای منتشر شد. این عکس در سال 1993/94 در طول قحطی سودان توسط کوین کارتر، عکاس خبری اهل آفریقای جنوبی، گرفته شد و بعداً برای این 'عکس شگفت انگیز' جایزه پولیتزر را کسب کرد.


✅اما، در حالی که از کوین کارتر برای 'مهارت عکاسی استثنایی' اش در شبکه های خبری و تلویزیونی بین المللی سراسر جهان تمجید میشد، ثمره این دستاورد و شهرت تنها چند ماه بیشتر طول نکشید، زیرا بعداً افسرده شد و خودکشی کرد!


✅افسردگی کوین کارتر زمانی آغاز شد، که در یکی از این مصاحبه ها (برنامه تلفنی)، کسی تماس گرفت و از او پرسید که برای دخترک چه اتفاقی افتاد؟ او به سادگی پاسخ داد: "من منتظر نماندم تا بعد از این عکس ببینم چه اتفاقی می افتد، چون باید به پروازم میرسیدم.." سپس تماس گیرنده گفت: "من به شما می گویم که در آن روز دو کرکس وجود داشت و یکی دوربین داشت."


✅این موضوع که مثل خوره به جان کارتر افتاده بود، منجر به افسردگی شد و او در نهایت خودکشی کرد. کوین کارتر می توانست هنوز زنده باشد و حتی شهرت بیشتری داشته باشد، اگر فقط آن دخترک را برداشته و به مرکز تغذیه سازمان ملل متحد که سعی داشت به آنجا برسد، برده بود یا حداقل او را به جایی امن برده بود.


✅امروزه، متاسفانه، این اتفاق در سراسر جهان می افتد. جهانیان کارهای ابلهانه و غیر انسانی، که به زیان دیگران است را جشن می گیرند. کوین کارتر می توانست دختر را از آنجا ببرد، اما او این کار را نکرد. یک موقعیت غیر انسانی، "او زمان برای عکاسی داشت، اما هیچ وقتی برای نجات زندگی دختر نداشت.


شیطانی / فاضل نظری

از باغ می‌برند چراغانی‌ات کنند
تا کاج جشن‌های زمستانی‌ات کنند
پوشانده‌اند صبح تو را ابرهای تار
تنها به این بهانه که بارانی‌ات کنند
یوسف! به این رها شدن از چاه دل مبند
این بار می‌برند که زندانی‌ات کنند
ای گل! گمان مکن به شبِ جشن می‌روی
شاید به خاک مرده‌ای ارزانی‌ات کنند
یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست
از نقطه‌ای بترس که شیطانی‌ات کنند
آب طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانه‌ای‌ست که قربانی‌ات کنند



شاعر: فاضل نظری

سکوت / آرتور رمبو

.
تمامِ سکوت‌ها را می‌نوشتم،
تمامی شب‌ها را،
از غیر قابلِ توصیف،
یادداشت برمی‌داشتم.
و سرگیجه‌ها را
ثابت نگاه می‌داشتم

#آرتور_رمبو
ترجمه: #سارا_سمیعی

◽️گرته
◾️@Garte_mag

یاد داشت / آرتور رمبو / سارا سمیعی

.
تمامِ سکوت‌ها را می‌نوشتم،
تمامی شب‌ها را،
از غیر قابلِ توصیف،
یادداشت برمی‌داشتم.
و سرگیجه‌ها را
ثابت نگاه می‌داشتم

#آرتور_رمبو
ترجمه: #سارا_سمیعی

◽️گرته
◾️@Garte_mag

غزل / اقبال مظفری



شبِ گرگ در پویهٔ بچه‌آهو
شبِ له‌لهِ تشنگی بر لبِ جو

شبِ موج و خیزاب و طغیانِ دریا
شبِ حسرت ساحل از مرگ یک قو

شبِ کنجِ آلونکی تنگ و تاریک
و تشویشِ درویش در بانگِ یاهو

شبِ تُردِ نیلوفری‌های این باغ
شبِ سوگ لادن در اندوهِ شب‌بو

شبِ ناجوانمردِ سرما و بوران
شبِ تیرهٔ انجمادِ پرستو

شبِ درنوردیدنِ جاده, تنها
دویدن کران تا کران سوی بی‌سو

ویلدایی از برف و توفیدنِ باد
فرو هِشته بر شانه‌ها موجِ گیسو

شبِ درد و انبوهی از دار و دژخیم
شبِ گریهٔ تلخِ من, خندهٔ او

شبِ چوبهٔ دار و قدقامتِ مرد
شبِ مرگ در تیرگی, بی‌هیاهو

#اقبال_مظفری

https://t.me/joinchat/AAAAAEKCF61dHmskkML-UA