سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

دوستانه/سعید سلطانی طارمی



دوستانه حرف می زنیم

دوستانه می رویم رو به انتهای شب
دوستانه یک مسیر صدهزارساله را
 دور می زنیم و باز دور می زنیم
هیچوقت نیز حرفهایمان به انتها نمی رسد.


هیچ فکر کرده ای چرا
در مسیرهای منحنی کسی به انتها نمی رسد؟
فکر کن که توی برف و مه به سوی خانه می رویم
خانه روی خط راست ایستاده روی نقطه ی دروغ.
ما ولی میان برف و مه
روی انحنای بهت خویش دور می زنیم.
خانه دور نیست
ضلع شرقی خیالمان نشسته، پوزخند می‌زند.
آه
 در خیال منطقی که در دقایق ریاضی اش جنون گرفته است
ماجرا رسیدن است
هیچ دیده ای که در مدار دایره کسی به مقصدی رسد؟


بازی طبیعت است این.
ما فقط رونده ایم
راست است این که مقصدی در انتهای راه نیست
ما همیشه توی برف و مه به سوی باد می رویم


فکر  کن چقدر جالب است
این که این روندگی
نفس زندگی ست.
                        26/8/92

نظرات 1 + ارسال نظر
توکل چهارشنبه 19 اسفند 1394 ساعت 08:45

بازی طبیعت است این.
ما فقط رونده ایم


چقدر حکیمانه و پند آموزست این

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد