سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سنت شکنی نیما/بر گرفته از کانال چپق

نیما، کسی که به حق پدر شعر مدرن فارسی شناخته می شود. برای آنکه بتوانیم درک درستی از کار بنیادی نیما در ادبیات فارسی (و در بافتی وسیع تر در فرهنگ ایران) داشته باشیم، یک نکته از اهمیت حیاتی برخوردار است: خودآگاهی فکری نیما. نیما برخلاف اسلاف خود (و برخلاف بسیاری از مدعیانی که بعد از او ظهور کردند) دقیقاً می‌دانست چه کاری میخواهد انجام دهد و چگونه این کار راباید به انجام برساند.

 توضیح آنکه سنت شکنی نیما، صرفاً کاری صوری و در سطحِ فرمِ شعر نبود. او با آگاهی تمام، نه تنها فرم که  دیدگاه سنتی به شعر ( و به یک معنا به جهان) را دگرگون کرد. برای درک کامل این معنا ابتدائاً باید به اطلاعات وسیع و دقیق نیما از ادبیات و فلسفه ی مدرن غرب اشاره کرد. مهمترین آثار نیما در حوزه ی تئوری شعر عبارت است از حرف‌های همسایه، تعریف و تبصره و ارزش احساسات. برای مثال در ارزش احساسات به خوبی نشان می‌دهند که چه آشنایی دقیق و کاملی با کانت، به عنوان موثرترین فیلسوف معاصر غرب دارد. و نیز با آرای هگل در فلسفه ی هنر و اندیشه های دکارت در مدرنیته. در حرف های همسایه و تعریف و تبصره بحث های دقیقی در مورد سمبولیسم قرن نوزدهم اروپا انجام می دهد و با اشاره به شاعران روس مثل پوشکین، نشان می دهد ادبیات روسیه را به خوبی شناخته است. همه ی اینها در حالی ست که او از لذت خوانش دواوین شاعران کلاسیک مثل خاقانی، حافظ، فردوسی، نظامی و خواجوی کرمانی صحبت میکند و از معانی عمیقی که در این شاعران بزرگ یافته است. بنابراین ابتدائاً باید به اطلاعات وسیع و دقیق او هم از جریانات مدرن فکری و هنری جهان و هم از سنت و میراث ارزشمند شعر کلاسیک فارسی اشاره کرد.

بنیادی ترین ایده ای که نیما به ادبیات فارسی معرفی کرد، تطابق فرم با محتواست. از نظر او بیت، باید جایی تمام شود که مطلب هم در حال پایان پذیرفتن است و برای همین لزوم کوتاه و بلند کردن مصرع ها و ابیات را گوشزد کرده و در اشعار خود به کار می برد. این پیشنهاد اساسی در مقدمۀ افسانه که به نوعی مانیفیست کار نیماست به چشم میخورد (تاریخ تحلیلی شمس لنگرودی، جلد 1 ، ص 100). 

پیشنهاد بنیادی دیگری که نیما برای ادبیات دارد، جزئی‌نگاری یا فردیت است (شعر و اندیشه، داریوش آشوری، ص 113). فردیت، ذات مدرنیته است از همین منظر می‌توان نیما را از حدود ادبیات فراتر دانست و یکی از روشنفکران برجسته و تاثیرگذار تاریخ معاصر دانست. تا قبل از نیما صبحت از شجاعت بود، اما نیما به ما آموخت تا از "آدم شجاع" حرف بزنیم، به جای صحبت از مسائل کلی و ماورائی، از المان‌های زمینی و آشنا استفاده کنیم و خود او هم با وارد کردن المان‌های بسیار جزئی و طبیعی (همۀ ما شعر داروگ را خوانده‌ایم) سعی در جزئی‌تر کردن توصیفات شعری خود داشت.

فضاسازی، عنصر مدرن دیگری بود که نیما به شعر معاصر هدیه داد. اینکه فضاسازی دقیقاً چه معنایی دارد و تفاوت آن با مفاهیم نزدیکش مثل روایت چیست، بحث مجزا و مفصل می‌طلبد. اما به طور خیلی فشرده، نیما با چینش کلماتی که  به لحاظ حس معنایی (و نه لزوماً معنا) هم‌خانوده‌اند، در کنار هم (به یاد بیاورید شعر "تو را من چشم در راهم" را و کلماتی که در آن به کار رفته است: سایه، رنگ سیاهی، اندوه، فراهم، راه، جاده و...) به فضایی یکپارچه در شعر دست پیدا می‌کند که علاوه بر حفظ ساختمان شعر (که پیش از نیما "روایت" چنین وظیفه ای بر عهده داشت) امکانات دیگری نظیر القای غیرمستقیم معنا و حس را برای شاعر فراهم می‌کند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد