نوخسروانی در اصل شعری است نیمایی که در سه سطر سروده میشود، یعنی این قالب در اصل شاخهای است از نیمایی با این قید که سه سطر است و در هر سه سطر از یک وزن پیروی میکند.
برابر بودن یا نبودن شمار رکنها در سطرها یا آمدن و نیامدن قافیه، بهدلیل شالودهٔ این قالب که یکی از شاخههای نیمایی است، هر دو مجاز است.
بهرغم تصور اشتباهی که رایج شده، در شعر نیمایی واجب نیست که شمار رکنها در طول سطرها نابرابر باشد، بلکه درستش این است که هیچ الزامی برای برابر بودن تعداد رکنها در نیمایی نیست؛ بهتعبیر دیگر، نیما همیشه از برداشتن قید تساوی سطرها در شعر نو حرف زده و هرگز نگفته اگر در شعری سطرها با هم برابر باشد آن شعر دیگر نو نیست. برای نمونه، در بند آخر شعر «ماهی» شاملو، همهٔ سطرها در شمار رکنها با هم برابر است و شعر همچنان نیمایی است. بنابراین تقسیماتی که برخی از پیش خودشان کردهاند و گفتهاند اگر سه سطر در شمار رکنها برابر بود میشود «کلاسیک» وگرنه میشود «نیمایی» از بیخوبن بیاساس است.
مجال برای ظهور و بروز انواع ژانرها و درونمایهها و هنرسازهها در قالب نوخسروانی فراهم است: اعتراض، غنا، حماسه، حکمت، عشق، تضاد، استعاره، تشبیه، و...
اینکه سطر سوم تمامکننده باشد یا نباشد باز هم هر دو مجاز است؛ نکته این است که رویکرد شعر کوتاه، عموماً، به ناتمامی میل کرده است، اما باز هم نمیتوان از این نظر دست شاعر را بست.
اینکه شاعران از این امکان چگونه باید بهره ببرند قانونی برایش نمیتوان گذاشت و راه برای خلاقیتورزی شاعران باز است.
مهمترین نکته را هم که ظاهراً همه میدانیم: سرودهٔ ما در وهلهٔ اول و آخر باید شعر باشد، باقی بقای خوبان!
تهران، ۱۲ اسفند ۱۳۹۵