سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

بی رنگ/سید مرتضی معراجی




نه آب و سبو را سنگ، نه  آیِنه  را زنگیم

بی ننگ‌ترین نام و بی نام‌تر از ننگیم


با این همه، جز سیلی، ما را ننوازد کس

زخمه خورِ هر پنجه، چون سازِ خوش‌آهنگیم


بسته ست به ما خود را هرکس که توانسته‌ست

گر بادِ غبار آلود، یا رودِ  پر از سنگیم


آئینه صفت در ما بیند همه‌یِ خود را

امّا نشناسد کس ما را که چه بی‌رنگیم


صُلحیم و نمی‌جنگیم با هیچ کسی جز خویش

در خویش در آویزیم ، با هرچه که در جنگیم


یک عمر به هر نیرنگ، کردیم به صدق آهنگ

سر خورده‌ی صدق اکنون ، پا خورده‌یِ نیرنگیم


هرچند همه نوریم ، سر زنده‌یِ در گوریم

خورشیدِ به ابر اندود، ماهِ  به شب آونگیم


همپا و هم آوایِ  عالم شده‌ایم و باز

در قصّه‌ی خود لالیم، در جاده‌یِ خود لنگیم


ما « منزوی » و « واله » ، زآنیم که عمری را

« از همهمه بیزاریم، از زمزمه دلتنگیم »*




*اززمزمه دلتنگیم ،ازهمهمه بیزاریم

نه طاقتِ خاموشی، نه میلِ سخن داریم (حسین منزوی )





نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد