سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

انسانگرایی ویژگی شعر شاملو و لویی آرگون وناظم حکمت / مطلب از حسین سعیدی

 از معایب برخی منتقدان این است که وقتی تشابهی در سبک نوشتاری دو نویسنده می بینند، به اشتباه می پندارند که یکی از دیگری تاثیر پذیرفته و یا از وی تقلید کرده است. نکته ای قابل تامل در اینجا نهفته است که ضمیر ناخودآگاه در انسان ها مشترک است. بنابراین بسیار دیده می شود که دو انسان با دو فرهنگ متفاوت در سرزمین دور همسان و یا دست کم نزدیک به هم بیندیشند. مثلا تشابه محتوا و موضوع شعر «سارا تیزدل» شاعر آمریکایی با «فروغ فرخ زاد» و یا تشابه بسیار نزدیک آثار «سیلویا پلات» انگلیسی با «آن سکتون» آمریکایی به هیچ وجه تاثیرپذیری از یکدیگر نیست و تنها دلیل چنین قرابت فکری، که در قالب شعر بیان می شود، می تواند اشتراک ضمیر ناخودآگاه انسانی باشد. احمد شاملو، شاعر و مترجم در قیاس با دیگر شاعران ایرانی رویکرد خاصی به شعر داشت، به بیان دیگر شعر برایش وسیله بود در جهت بیان اندیشه های متفاوت خود. او همواره بر آن بود تا اندیشه های انقلابی، انسان دوستانه و عاشقانه و حتی کودک درون خود را در قالب شعر بیان کند. او نه تنها شاعری انسان دوست، بل مترجمی انسان گرا بود که وقتی به ترجمه هایش نظر می کنیم متوجه می شویم که او به دنبال آثاری بوده است که درد و رنج انسان را بیان نماید. شکی نیست که او شاعری بود همتراز با شاعران بزرگ دنیا. او در خلق آثار از شاعران مطرح دنیا چیزی کم نداشته و تمام عمر خود را وقف نوشتن در راه انسان، انقلاب، آزادی و غیره کرده است.  اگر بخواهیم او را با سایر شاعران دنیا مقایسه کنیم وجه اشتراک درونمایه شعری او را می توان در آثار مایاکوفسکی، پل الوار، پابلو نرودا، ناظم حکمت، لوی آراگون و غیره جست. اما در اینجا با آوردن مصادیقی هر چند کوتاه و به بهانه زادروز احمد شاملو به بررسی تطبیقی و محتوایی شعر او با آثار «ناظم حکمت» و «لویی آراگون» می پردازیم.   حس انقلابی مشترک نخستین ویژگی مشترک در مضمون و درونمایه اشعار شاملو، که در واقع بیانگر اندیشه های از دل برآمده اوست، حس انقلابی شاعر است. حس انقلابی به این مفهوم که با هر گونه ظلم و ستم، کوته فکری و دیکتاتوری حاکمان متنفر بود و انسان های انقلابی را می ستود و این به وضوح در شعرهایش نمایان بود نازلی سخن نگفت  نازلی ستاره بود  یک دم در ین ظلام درخشید و رفت ... یا  با آوازی یکدست ،  یکدست ،  دنباله چوبین دار  در قفایش  خطی سنگین و مرتعش  بر خاک می کشید  یا  مرد مصلوب  دیگر بار به خود آمد  درد  موجا موج از جریحه ی  دست و پایش به درونش می دود. شاملو همواره از بیدادگری و خفقان جامعه گله داشت و از حاکمان خفت دهنده بیزار بود. نمی خواستم نام چنگیز را بدانم  نمی خواستم نام نادر را بدانم  نام شاهان را  محمد خواجه و تیمور لنگ  نام خفت دهندگان را نمی خواستم  و خفت چشندگان را همین احساس درونی و انقلابی بودن این شاعر در وجود ناظم حکمت و لویی آراگون هم دیده می شود. ناظم حکمت یکی از شاعران انقلابی ترک بود که سال ها به خاطر اعتراض به ظلم و ستم حاکمیت ترکیه در زندان به سر برد. از شعرهای مشابه او با شعر شاملو می توان شعری را مثال زد که در رثای شیخ بدرالدین، صوفی انقلابی ترک سروده است. «لویی آراگون» از شاعران برجسته و انقلابی فرانسه بود که سال ها به دلیل خلق آثار انقلابی در گریز و تبعید به سر برد. او همیشه از دیکتاتوری و ظلم نازی های آلمان و جنایت های آنان بیزار بود.  می بینی این جنایت ها را که صلح می خوانند یا از طوفان و سرنوشت گذشتیم جهنم در زمین است و آسمان شادی می کند اما اینجاست که بعد از هر غروبی وحشت طلوع می کند حس انسانی مشترک اما ویژگی برجسته اشعار شاملو و ناظم حکمت در این است که هر دو شعر برای انسان سروده اند. به بیانی دیگر انسان دوستی و انسان گرایی از شاخصه های اصلی درونمایه این دو شاعر بود. شاملو حتی شعر را حربه خلق می دانست. همین است که دغدغه رنج و درد انسان در شعرهایش متجلی می شود و «انسان با نخستین در آغاز می شود» و «آستینش از اشک تر» می شود و «انسان دشواری وظیفه» می گردد. همین دغدغه در شعرهای ناظم حکمت هم به وضوح دیده می شود و حتی رمان حماسی می نویسد و نام آن را «سیمای انسانی در کشور من» می گذارد. او انسان ها را «نیمه های سیب» می داند و در وجود انسان به یک «انسانیت بزرگ» باور دارد. اما یکی دیگر از وجوه مشترک اشعار شاملو با ناظم حکمت و به خصوص لویی آراگون بیان اندیشه های انقلابی و انسان دوستانه در قالب شعرهای عاشقانه بود. سنگ صبور این سه شاعر همسرانشان بود که با خطاب قرار دادن آنها بسیاری از اندیشه های والای خود را در قالب ابیات عاشقانه بیان می کردند. «آیدا در آینه»، «آیدا: درخت و خنجر و خاطره» در شعر شاملو، «السا به سوی آینه»، «چشمان السا»، «دستان السا» در شعر لویی آراگون و بسیاری از اشعار ناظم حکمت گویا وجه اشتراک هستند
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد