سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

ابر کدام آسمان / اقبال مظفری



رفتم

رفتم و بوی تو را به پنجره دادم

پنجره پر زد

پنجره در جذبۀ صدای تو رقصید

پنجره آهنگِ مرزهای دگر کرد.


با پرو پای معطر از نفس تو

با پرِ جبریل عشق سفر کرد

پنجره در واحه‌های خاطره گم شد.


شب به صرافت خجل شد از وزشِ نور

نور در آئینه انعکاسِ خدا شد.


شوقِ تکلم

وسوسۀ قافیه را برد ز یادم

وزن به موسیقی ترنمِ بدوی

پهلو می‌زد

واژۀ نورانیِ غزل به مطلعِ دفتر

سوسو می‌زد.


آبشرِ گریه گشت هویدا

همهمه شد هرهجای بی‌کس و تنها

من ز هیاهویِ ما به خویش سفر کرد...

باد خبر شد

آمد و شوخ از کنارِ پنجره بگذشت

نامِ تورا برد تا بدایتِ باران

حافظۀ باغ

سبز شد از رویش مکررِ نامت

ریشه به نبضِ نمورِ خاک نظر کرد

برگ درخشید در زلالیِ شبنم

بر پرِ پروانه وزنِ خاطره حس شد

عاطفه گل داد

شعرِ عجیبیِ سرود در غم بودن

آه... سرودن، ملالِ گنگِ سرودن

این همه اشراق را

ابرِ کدام آسمانِ خاطره امشب

بر سرِ گلواژه‌های شعرِ تو بارید؟


سنقرــ 15/12/1361

#اقبال_مظفری


http://t.me/mozaffari_e

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد