ستاره بود اما
به خواب و خلسهی ما یک شبِ زمستانی
شهابوار گذشت
و ما ندانستیم
کبوترانه در این شهرِ بی ترحمِ دنیاشْ بی در و پیکر
به رویِ هِرّهی بامِ کدامِ خانه نشست