سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

یک روح سرگردان/امیر علی

باد است و جاری تا کران‌ها دور

تو مانده‌ای با خاطراتِ یک دلِ لرزان...

(یک روحِ سرگردان)

‌‌

او رفته با هر خواه و ناخواهَش

( پرهای بالشْ ابر را پیمانه می‌گیرند)

برخیز ازین رؤیای جان‌کاهَش...


(پایانْ دو سیلاب است)

بگذارش و بگذر

آغاز شو با قصه‌ای دیگر...



غزلِ تلافی ..!!/سالار عبدی



روزی تلافی می کنم این کارهایت را

با بغض ، تزیین می کنم موج صدایت را


قلبم هزاران تکّه شد با خنجر کینت

بیرون بکش لطفا از این تقدیر ، پایت را


دیگر صمیمی بودنت را هم نمی خواهم

" تو " گفتن با طعنه ات را  یا " شمایت " را


خوابیدنت را هم کنار خود نمی خواهم

لطفا از امشب پهن کن آن گوشه جایت را


در شهر ، دیگر با کسی دعوا نخواهم کرد

دیگر ندارد این دل وحشی ، هوایت را


حتی نمازی هم که می خوانی پُر از مکر است

بردار از این خانه  ببر بیرون خدایت را


زیر لبت داری به من دشنام می گویی

بعد از نمازت ، گوش می کردم دعایت را


ترشیده ای در چشم من لطفا رعایت کن

دیگر ندارم طاقت ناز و ادایت را


بهداشتت را بعد از این کامل رعایت کن

زیر پتو پنهان نکن فنجان چایت را


تنها کفایت می کند یک شب بخیرت نیز

بس کن! نمی خواهم بخوانی قصه هایت را


هر شب تمام بستگانت شام اینجایند

کُشتی مرا ، تعطیل کن مهمانسرایت را


دیوانه ای مثل تو ، کم تر دیده ام بانو

بخشید قلب من عطایت بر لقایت را


من جای تو بودم سفر به طوس می کردم

شاید دهد آن ضامن آهو شفایت را


سالار عبدی

بداهه/امیر دادویی


زخمی تر از دیوارهای تخت جمشیدم


دردستهای شوم اسکندر

من مرگ را در لابلای خنده هاتان خواب میبینم



چون تو هستی/سید علی میر افضلی



بر ما رقم خطا پرستی همه هست

ناکامی عشق و تنگدستی همه هست

با این‌ همه، در میانه مقصود تویی

جای گله نیست، چون تو هستی همه هست.


اثیر اخسیکتی

درگذشتۂ 609 ق.


اثیرالدین اخسیکتی از شاعران قصیده‌سرای قرن ششم هجری است. زادگاهش اخسیکت در منطقه فرغانه در شمال رود سیحون بود و در آن روزگار از شهرهای آباد ماوراء النهر به‌شمار می‌رفت. در جوانی از زادگاه خود به خراسان رفت و در مرو و هرات تحصیل کرد و عزم آن داشت که در خراسان به دربار شاهان بزرگ سلجوقی راه یابد، اما حمله غز به خراسان باعث شد که راه نواحی غرب و شمال غرب ایران را در پیش گیرد و در همدان و قهستان و تبریز به مدح غیاث‌الدین ملکشاه و علاءالدین عربشاه و ارسلان بن طغرل و طغرل بن ارسلان و تعداد دیگری از امرای و وزیران و صدور پرداخت. اثیر با شاعران بزرگ روزگار خود از قبیل خاقانی و نظامی و رشید وطواط و مجیر بیلقانی و ظهیر فاریابی مراودات و معارضات شاعرانه داشت. اثیر خود را با خاقانی مقایسه می‌کرد و حتی پایه خود را از او برتر  می‌دانست. در امالی امین‌الدین داستان جالبی در مورد ملاقات این دو شاعر در شهر تبریز نقل شده که گویای احتشام خاقانی و بی سر و سامانی و رندی اثیر است. 

از اثیر دیوانی شامل 6500 بیت توسط رکن‌الدین همایون‌فرخ چاپ شده، اما اشعار شاعر دو برابر این مقدار است. وی اگرچه به قصیده‌گویی نام برآورده است، اما غزل‌ها و رباعیات او شور و گیرایی بیشتری دارد. از اثیر 658 رباعی بجای مانده که به اعتبار کمیت و کیفیت آنها، او را باید از رباعی‌سرایان مهم فارسی در قرن ششم به‌شمار آورد. تعداد رباعیات دیوان چاپی، 67 رباعی است!

رباعی اثیر در نزهة المجالس به اسم سید شرف‌الدین مرتضی نقل شده است رباعی در کلیات شمس هم دیده‌ می‌شود که انتساب آن به مولوی با توجه به درج رباعی در نزهة المجالس کاملاً منتفی است.. در رباعیات سرگردان، دیوان شاعران، منبع قابل اعتمادتری است. البته، حساب رباعیات مولوی و اصولاً دیوان او با دیگر شاعران جداست. بسیاری از رباعیالت موجود در کلیات شمس، شعرهایی است که در متون قدیمی آمده و در مجالس بر زبان مولانا جاری شده و مریدان، به نام خود او ثبت کرده‌اند.

مضمون رباعی را در اشعار دیگران هم می‌توان یافت:


اگر هستی شود ـ دور از تو ـ از دست

بحمدالله چو تو هستی، همه هست


تو در دستی، اگر دولت شد از دست

چو تو هستی، همه دولت مرا هست

(نظامی گنجوی)

..

از برای تو در تو دارم دست

چون تو باشی، هر آنچه باید هست

(اوحدی مراغی)

..

گر مرا هیچ نباشد نه به دنیا نه به عقبا

چون تو دارم همه دارم، دگرم هیچ نباید.

(سعدی)


منابع:

جُنگ رباعی، ص 290؛ امالی امین الدین، برگ 265؛ نزهة المجالس، ص 536؛ کلیات شمس، ج 8، ص 58؛ خسرو و شیرین، ص 270، 414؛ دیوان اوحدی مراغی، ص 486 (جام جم)؛ کلیات سعدی، ص 511

●●



"چهار خطی"

https://telegram.me/Xatt4

از «چه چیزی گفتن» تا «چگونه گفتن» اشاره هایی به فرمالیسم روسی/@digaranpoem

/




- صورت‌گرایی یا فرمالیسم روسی یکی از مکتب‌های نقد ادبی در زمینهٔ پژوهش ادبی روسی که در سه دهه نخست قرن بیستم تکوین یافت که در تقابل با رویکردهای مسلط مطالعهٔ ادبیات که ادبیات را از زاویهٔ دید رشته‌هایی چون تاریخ، جامعه‌شناسی و روان‌شناسی بررسی می‌کردند، تأکید خود را بر مشخصه‌های تمایزدهندهٔ ادبیات گذاشت. در واقع فرمالیسم روسی بررسی متن ادبی را بر پایه »ادبیت» و «خلاقیت» بنا می دهد.



-  فرمالیسم روسی در نقادی، تحلیل متن ادبی را محور پژوهش‌های خود قرار داد و بر اهمیت اساسی فرم (شکل) تأکید گذاشت و در راستای کشف قوانین درونی زبان و ادبیات کوشش می‌کرد.



- یکی از رساله های مهم فرمالیست های روس «رستاخیز کلمات» نام دارد. در این رساله، اصل اساسی تولید متن (به ویژه رمان و شعر) و نقد متن بر «زبان» و اجزای آن یعنی «واژه ها» تعریف می شود.



-  آن چه فرمالیست های روس به آن توجه کرده اند ارتباطات متنی، یافتن کارکردها و موتیف ها، مایه های معنادار و کلان ساختار معنایی در متون ادبی و ارزش آواها و واژه ها به تنهایی و خارج از کارکرد روزمره آنهاست.



-  «آشنایی زدایی» از مهمترین اصول شعر از دیدگاه فرمالیستی است. برای آنها چیزی جز خود متن ارزش ندارد و یکی از چیزهایی که ساختار متن را ارزشمند می سازد آشنایی زدایی است یعنی نحوه ای خلاقانه و جدید از بیانِ هر آنچه که تا کنون دیگران گفته اند. 



-  «شکلوفسکی» (از برجسته ترین بنیانگذاران فرمالیسم روسی) در نوشته ای تحت عنوان «هنر به مثابه تکنیک» رویکرد آشنایی زدایی را، دیدن پدیده ها به گونه ای نامتعارف، غیرمعمولی و غیرطبیعی می داند و می نویسد: «آشنایی زدایی یعنی دیدن چیزها(پدیده ها) خارج از زمینه ی معمولی و طبیعی شان».


-  در واقع آشنایی زدایی به مفهوم ایجاد نگاه جدید در فرآیند آفرینش هنری است که هنرمند با همین روش آشنازدایی، دنیای نادیده، ناآشنا و تازه ای را باید کشف کند و سپس به ارائه ی آن بپردازد.



-  به طور کلی «فرمالیسم روسی» مباحث پایه ای ادبیات و ادبیت را به چالش می کشد و بارزترین ویژگی اش که آن را از سایر جنبش های مشابه پیشین متمایز می کند، طرح سه پرسش بنیادین است: 

1- اثر ادبی چیست؟ 

2- چه شکل و تاثیری دارد؟ 

3- این شکل و تاثیر چگونه حاصل شده است؟ 

تمام تلاش فرمالیست ها و غایت شان از پژوهش ها پاسخ به این سه پرسش بنیادین بود. اینگونه بود که می خواستند وجه تمایز زبان متن را از زبان شفاهی و سایر زبان های مکتوب چون زبان مراسلات مشخص کنند.



- از نظر فرمالیست های روس، هر هنرمندی حرف و تجربه ای برای گفتن دارد که در اکثر موارد، هنرمندی پیش از او، آن تجربه و سخن را بازگو کرده است؛ اما آنچه هنرمند را متمایز می کند و اثر او را به یک «اثر ادبی» تبدیل می کند، فرم و ساختاری است که آن هنرمند برای بیان تجربه خود بر می گزیند. در واقع از نظر فرمالیست ها «چه چیزی گفتن» مهم نیست بلکه «چگونه گفتن» اهمیت دارد.



@digaranpoem