با آنکه خماریم و خراب چشمش
یک پلک نرفتیم به خواب چشمش
مستیم و خراب از شراب چشمش
انگور شود هر که ببیند ما را.
جلیل صفربیگی
●
کتاب کم حجم «هزج» سروده جلیل صفربیگی (تهران، فصل پنجم، 1392)، با 57 رباعی، نقطه عطفی در کارنامه شاعری این رباعی سرای مطرح روزگار ما به شمار میرود. آنچه در این کتاب بیشتر مورد توجه قرار گرفته، بازیهای زبانی و واژهسازیهای بدیع و غریب شاعر است. کتاب، با رباعی بالا آغاز میشود که پیشنهاد تازهای دارد برای برجسته نمایی مصراع چهارم رباعی.
●
میدانیم که رباعی پارسی در آغاز حرکت خود، بیشتر مبتنی بر چهار قافیه بود. یعنی هر چهار مصراع رباعی قافیه داشتند. از اوایل قرن ششم، رباعیسرایان به سمت رها کردن قافیه مصراع سوم رباعی رفتند و بعد از 70 ـ 80 سال، این فرم قافیهبندی، به شکل رایج و مقبول تبدیل شد. در مورد دلایل این تغییر سبکی، بحث جامعی نشده است. ولی به نظر من، دو دلیل عمده در آن نقش داشته است: نخست، سهولت در امر سرایش رباعی، و دوم، و مهمتر از همه، برجسته سازی مصراع چهارم بود. با حذف قافیه مصراع سوم، درنگی در ریتم رباعی ایجاد میشود که حالت انتظار مخاطب را برای شنیدن مصراع چهارم، تشدید میکند. این برجستهنمایی تا آنجا پیش رفت که مصراع چهارم، به مهمترین بخش رباعی تبدیل شد و حالت کلیدی پیدا کرد. بسیاری از شاعران، تمام اهتمامشان این شد که دنبال یک مضمون جالب و غافلگیر کننده بگردند که در مصراع چهارم رباعی کارسازی کنند و برای آن سه مصراع دیگر تدارک ببینند. یعنی، اول مصراع چهارم را میگفتند و میگویند و بعداً به مابقی شعر میپردازند. به عبارت دیگر، نقطه اوج رباعی، آن زبانزد الهام گونه و آن وِرد اصلی شاعر، در مصراع چهارم تجلی یافت. این شگرد، هنوز هم بعد از قرنها، اصلیترین شیوه ساخت و سرایش رباعی است.
●
رباعی بالا، پیشنهاد دیگری را برای برجستهسازی مصراع چهارم ارائه داده و آن، ترک قافیه در مصراع چهارم و قافیه دار کردن مصراع سوم است؛ به عبارت دیگر،جابجا کردن مصراع سوم و چهارم . با همگون شدن موسیقی سه مصراع اول که با آوردن ردیف تشدید هم شده است، وقتی با یک مصراع ناهمگون از لحاظ موسیقایی مواجه میشویم، احساس میکنیم وارد فضای تازهای شدهایم که مملو از رهایی است. مصراع چهارم در این شیوه قافیه بندی، حس مخاطب را از فشار و فشردگی موسیقایی رباعی، میرهاند. این تجربه هنوز در ابتدای راه است و باید مورد محک و ارزیابی دقیق اهل نقد و نظر قرار بگیرد. ولی امکان جدیدی پیش روی رباعیسرایان امروز ما قرار میدهد. در رباعیات صفربیگی، این اولین و آخرین رباعیی است که وارد این فضای جدید شده است.
●
شاعر همشهری من علی حیدری زاده، در آخرین مجموعه شعر خود که زیر چاپ است، بدون آنکه از تجربه صفربیگی اطلاع داشته باشد، رباعیاتی آورده که آنها را «رباعیات دو خوانشی» نامیده است و مبتنی بر همین ظرفیت جابجایی قافیهه؛ و در اصل، جابجایی مصراعهای سوم و چهارم است:
گفتم که بخوان، شعر من اعصاب نداشت
جز حوصله قصّه احزاب نداشت
افسوس قنات شعر من آب نداشت
باید بروم زبالهای جمع کنم!
..
در شهر شما، خنده زوری میکرد
در مرگ قنات ده، صبوری میکرد
مردی که در این شهر سپوری میکرد
یک عمر کشاورز دهی زیبا بود.
البته این کار باید با دقت و هوشمندی صورت گیرد. هر مصراع چهارم بیقافیهای، نمیتواند این بار سنگین را بر دوش کشد. در این شیوه، نقش ردیف بسیار مهم است و رباعیات فاقد ردیف، اثرگذاری کمتری دارند.
●●
"چهار خطی"
https://telegram.me/Xatt4.