"أمل دنقل" شاعری است از خطه ادب پرور "مصر". نام کاملش "محمد أمل فهیم أبو القسام محارب دنقل" است. او در سال 1940 میلادی به دنیا آمد و در سن 43 سالگی بر اثر بیماری سرطان درگذشت. پدرش از شیوخ "الازهر" بود و تأثیر او در اشعارش مشهود بود. اشعار "امل دنقل" در جهان عرب به سیاسی و اعتراض آمیز بودن و همچنین به ملی گرایی مشهور است. در اینجا شعر کوتاهی از ایشان را مرور می کنیم.
الموت فی لوحات (1)
مصفوفة حقائبی على رفوف الذاکرة
و السفر الطویل. .
یبدأ دون أن تسیر القاطرة !
رسائلی للشمس..
تعود دون أن تمسّ !
رسائلی للأرض..
تردّ دون أن تفضّ !
یمیل ظلّی فی الغروب دون أن أمیل !
و ها أنا فی مقعدی القانط
وریقة .. و ریقة .. یسقط عمری من نتیجة الحائط
و الورق الساقط
یطفو على بحیرة الذکرى ، فتلتوی دوائرا
و تختفی .. دائرة .. فدائرة !
برگردان فارسی:
تابلویی از مرگ(1)
چمدانهایم بر روی قفسه های خاطرات چیده شده اند
و سفر طولانی آغاز می شود
بی آنکه واگن قطار حرکت کرده باشد !
نامه هایی که برای خورشید فرستاده بودم
دست نخورده برمی گردند
نامه هایی که برای زمین نوشته بودم
باز نشده ، برگشت می خورند...
هنگام غروب، سایه ام به این سو و آن سو می رود
و اینک منم .. نشسته بر نیمکت مأیوسم
عمر من برگ... برگ ... از تقویم دیواری فرو می ریزد
و برگهای فرو ریخته ،
روی دریاچه خاطره شناور می شوند
تا با دایره هایی تو در تو، در خویش بپیچد
و سپس دایره.. دایره... ناپدید شود !