سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

گرگ / سارا ناصر نصیر


.

چشم هایت دو گرگ معصومند که قرار است مهربان باشند

طبق تقویم بی زبان بشوند، طبق برنامه بی دهان باشند


ظاهرا گله خوب مى داند مى تواند کنار تو بچرد

من بخوابم تو نى لبک بزنى، بره هام از تو در امان باشند


بیت ها بره هاى کوچکى اند که کنارت لمیده مى خندند

تو نه ترفند و حقه اى دارى، نه دو تیرى که در کمان باشند


شک من مى رود به این که شبى تو شبیخون به گله خواهى زد

بِدَر این گله را اگر باید، پاى آن چشم ها میان باشند


تو و آن چشم هاى لعنتى ات، تو و آن گرگ پیر خانگى ات 

من و این بره ها که منتظرند، خشم یک پلک ناگهان باشند

ناگهان اتفاق مى افتد، اتفاق از فراق مى افتد

از همین بره ها که مى خواهند، راوى کل داستان باشند


گرگ گرگ است، بره هم گرگ است

چشم آرام گله هم گرگ است

ناگهان گله گرگ را... شاید، مایه ى عبرت جهان باشند/.


#سارا_ناصرنصیر 

#سارا_ناصرنصیر_انجمن_غزل

#انجمن_غزل_تاجبخش 

#انجمن_غزل

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد