سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

جمع آوری / محسن الوان ساز



یکی از عاداتی که از کودکی در من شکل گرفت و به سختی توانستم ترکش کنم جمع‌آوری بیهوده اشیا بوده‌است. کالکشن تمبر، نوار کاست، cd، چندین هارد برای آرشیو، هزاران کتاب، سکه و ده‌ها فتیش فرهنگی دیگر. شاید اگر اینترنتی در کار نبود یا خانه بزرگی داشتم این جنون ادامه می‌یافت. البته دلیل ترک این رفتار شاید نوعی سرخوردگی از جنس تشکیل نسل بیت در آمریکا باشد.

 "لوشن کار" در شروع دوستی با آلن گینزبرگ او را با ویلیام باروز آشنا می‌کند و طی نقشه‌ای به کتابخانه دانشگاه کلمبیا دستبرد می‌زنند تا برخی از آثار عتیقه کلاسیک را بسوزانند. ایده پشت این ماجرا براساس اندیشه‌های نویسندگان قرن ۱۹ اروپا موسوم به بوهمین‌ها بود و "کار" اصول "نگرش نو" را این گونه به باروز و گینزبرگ توضیح می‌دهد:

"از شر افکار و وسایل کهنه باید خلاص شد! عریان و بی‌پروا در تفکر و خلق اثر، دوری از اخلاق، بی‌هوشی و پریشانی اساس هنر است!"

و برای ما که زیست اخلاقی و سنت‌هایمان را شرافت قلمداد می‌کنیم این جملات کشنده است! این جنس سرخوردگی در نسل جدید نیز دیده می‌شود اما هنر اعتراضی نسل بیت که جنبش می ۶۸، هیپی‌های آمریکا، ابزوردیسم و ده‌ها تأثیر فرهنگی و اجتماعی را به جای گذاشت کجا و ابتذال هنر امروز ما کجا.

دراین  ساختارشکنی، نسل بیت معتقدند آن‌چه از نیاکان ما به ارث رسیده منجر به فرهیختگی و تعالی هنر نشده بلکه تقدس و نگاه موزه‌ای به بار آورده است. نگاهی که در شرق نیز جاریست و از این روست که ما یکی را آقای صدا می‌نامیم و دیگری را خسرو آواز در حالی که خارج از دهاتمان  کسی این‌ها را نه می‌شناسد و اگر هم بشناسد چنین شانی ندارند. 

ریشه دیگر این یادگارپرستی به ژنتیک تاریخی ما برمی‌گردد ما ایرانیان همواره بغضی تاریخی در دل، نگاهمان به گذشته و افتخاراتمان است. و از دیگرسو ترس از دست دادن، سبب می‌شود تا همه چیز را محکم بچسبیم. در فیلم wild 2014 شریل استرید برای این که کوله‌بار سفرش سبک‌تر شود، صفحاتی از کتاب‌های همراهش را که خوانده‌است دور می‌ریزد و این زیبا‌ترین شکل از تعریف این داستان است که ما حمال گذشته نیستیم بلکه تجربه را در کمک به سبک‌تر پیمودن مسیر به کار می‌گیریم در غیر این صورت به سرنوشت سیزیف دچار خواهیم شد و سنگ خود را تا ابد بر دوش خواهیم گرفت. و دردناک‌ترین مجازاتِ آدمی، تکرار بیهودگیست.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد